روزنامه اصفهان زیبا – مورخ 1394/04/23
در این مقاله و در ادامه سلسله مقالات مدیریت جامع فرهنگ به ادامه موضوع مدیریت می پردازیم.
ضرورت مدیریت
ضرورت مدیریت در زندگی اجتماعی تا آنجاست كه حتی حیوانات (مانند زنبورعسل و مورچگان) بر اساس فرمان غریزه، مدیری را برمیگزینند . اما انسان در زندگی اجتماعی خود نیاز بیشتری به مدیریت دارد. چنانكه استاد شهید مطهری میگوید: «نیاز به مدیریت انسانها، بیش از حیوانهاست. گله گوسفند ادارهاش با یك چوپان بیسواد است كه مراتع را بشناسد، مانع تفرق شود، احیاناً اگر گوسفندی مریض شد، معالجه كند؛ اما گوسفند دنیای مرموز روحی ندارد، گوسفند قوانین پیچیده روحی كه لازم است شناخته شود، ندارد. گوسفند خلیفهالله و مظهر اسماء و صفات الهی و دارای احسن تقویم نیست. به همین دلیل بیش ازآنچه گوسفند نیازمند به چوپان است، نیازمند به رهبر است و بیش از تفاوت سطحی چوپان و گوسفند، تفاوت سطحی رهبر انسان با خود انسان لازم است، یعنی راهنمایان و رهبران الهی.» (مطهری, 1364)
یكی از فقهای بزرگ و یاران نزدیك حضرت رضا ع، فضل بن شاذان نیشابوری است او میگوید: من از علی بن موسیالرضا (ع) شنیدم كه میفرماید:«ما هیچ گروه و یا ملتی را نیافتیم که بتواند به حیات و بقای خود ادامه دهد، مگر باوجود سرپرستی و قیم و رئیسی (که به امور آنان رسیدگی کند)؛ زیرا مردم بهناچار نیاز دارند به وجود سرپرستی که کارهای دنیا و آخرت آنان را تنظیم» (مجلسی, 1413 ق)
در نظر اسلام جامعه بشری بدون داشتن مدیر و هماهنگکنندهای آگاه هرگز قادر به ایستادن بر روی پای خود نیست. امام صادق(ع) فرمودند: «هر اجتماعی از سه گروه بینیاز نیستند تا امور دنیا و آخرت خود را بهوسیله آن سه دسته انجام دهند و هرگاه اجتماع فاقد آن سه باشد، افراد جامعه بهصورت حیوانات ضعیفی درخواهند آمد.
- فقیهی آگاه و پرهیزكار،
- مدیری خیرخواه و مسلط،
- پزشكی بینای در كار و مورد اعتماد» (حرانی, 1400 ق)
اجزاء مدیریت
در این تعریف، مدیریت دارای 7 جزء اصلی به شرح ذیل است.
- برنامهریزی (Planning)
- سازماندهی (Organizing)
- کارگزینی (Staffing)
- رهبری (Directing)
- هماهنگی (CO- organizing)
- گزارشدهی (Reporting)
- بودجهریزی (Budgeting)
البته تعاریف بسیار متنوع دیگری نیز مطرح است، که با توجه به تعریف برگزیده ما از فرهنگ و مدیریت جامع فرهنگ، به نظر میرسد دستهبندی زیر دارای تناسب بیشتری با مدیریت جامع فرهنگ است؛ اگرچه همه دستهبندیهای مدیریتی بهنوعی جوابگوی مدل مدیریت جامع فرهنگ میباشد؛ لذا در ادامه به توضیحی کلی درباره آن میپردازیم.
هدفگذاری
هدفگذاری را میتوان به دو نوع کلی؛ هدفگذاری به هنگام تأسیس یک سازمان و هدفگذاری برای سازمان در حال فعالیت، تقسیم نمود.
برنامهریزی
تقسیمات رایجی چون برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت از یکسو و یا برنامهریزی مرسوم و مدلهای استراتژیک از سوی دیگر، در افواه عمومی جایگاه مقبول علمی آن را در مدیریت نشان میدهد.
سازماندهی
فلسفه اصلی سازماندهی، از یکسو به تقسیمکار و اختصاص دادن توان تکتک افراد به یک جزء از کاری که به دلایل مختلف از عهده یک نفر ساخته نیست متعلق است و سپس با هماهنگ نمودن و ترکیب مناسب این کارهای جزئی، آن کار بزرگتر را تحقق میبخشد.
تصمیمگیری
ظهور و بروز عقلانیت هر سازمان که منبعث از تشخیص موقعیت است و جذب خیر و صلاح و دفع ضرر برای سازمان را به همراه دارد، تحت عنوان تخصصی تصمیمگیری شناخته میشود. این وظیفه مدیران غالباً بهصورت انتخاب یکراه از میان راههای ممکن معروف است و هر تصمیم، منجر به انجام یک فعل و یا عدم انجام آن میشود.
ارتباطات
ارتباطات بهطور خلاصه و عام وقتی است که دو یا چند نفر با یکدیگر تماس فردی معنیدار و هدفداری را بهطور مستمر دنبال کنند (کامینسکی[1])؛ و حفظ بقای سازمان، کسب موفقیت سازمان و سوق به نقطه کامیابی، منوط به موفقیت مدیریت در برقراری معادله پایدار در رفتار ارتباطی با اعضاء و دستهها و گروههای درون سازمان است.
هماهنگی
یکی از وظائف اولیه مدیر یک سازمان این است که سرمایه انسانی سازمان را که ابتدا، به دلیل توزیع کار، از یکدیگر جدا نموده بود تا هرکدام جزئی از یک کار کلان را به انجام رسانند، اینک آنها را و کار آنها را به یکدیگر گره بزند تا از مجموع کار آنها محصول واحدی را ارائه دهد.
هدایت و رهبری
هدایت اجزاء مختلف مادی و معنوی، عوامل انسانی و سایر عناصر، در درون و بیرون یک سازمان، بهسوی تحقق اهداف، وظیفه اجتنابناپذیر هر مدیر در هر نوع سازمان، اعم از کوچک و بزرگ، ساده و یا پیچیده تلقی میگردند.
کنترل و ارزیابی
کنترل، شامل فعل یا افعالی است در مدیریت که تسلط قدرتمندانه دانشی بر کلیه اجزاء موجود در یک سازمان را برای جلوگیری از ایراد و اشکال و خطا و اصلاح نمودن آنها را بر اساس شاخصها اثبات میکند؛ و ارزیابی که نتیجه کنترل را به داوری میگذارد، عبارت است از «آزمودن و قضاوت درباره ارزش» و در تعریف تخصصی، فراگردی است که با استفاده از تجربههای گذشته برای طراحی اقدامات بهتر در حال و آینده (بولا[2]، 1979) تنظیم میگردند.
در آخر از همه صاحب نظران و نخبگان عرصه مدیریت و فرهنگ تقاضا می شود تا نقدها و نظرات تکمیلی خود را از طریق سایت www.amaher.ir با نگارنده در میان گذارند.
—————————————————
[1] Kaminski
[2] Bhola