1 -3 – الگوی رفتاری خدا با ناسپاسان
ابتدا مشخص کنیم که منظورمان از ناسپاسان چه کسانی هستند؟! جواب ساده است؛ همه انسانهایی که نسبت به هشدارها و ابتلائاتِ هشداری و علائم خطر موجود در صراط مستقیم بی توجه بوده و نهایتاً «کفر» و یا «شرک» و یا «نفاق» را برگزیده اند! و در این مرحله «ثابت قدم»! مانده اند؛ و بعلاوه دیگر امیدی به بازگشتن اینها به صراط مستقیم وجود ندارد؛ الا استثنائاتی که ممکن است رخ دهد.
الگوی رفتاری خداوند با این دسته از مردم، خیلی ظریف و دقیق و مرحله ای و البته دارای کید متین است! «وَأُمۡلِي لَهُمۡۚ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ» (اعراف: 183) و به آنان مهلت مىدهم، همانا تدبير من محكم و استوار است؛ و منظور از مرحله ای آن است که خداوند باز هم صبوری می نماید و به طور گام به گام فرد را دچار استدراج می نماید! و باز به او مهلت بازگشت می دهد! که در ادامه کمی درباره اینها صحبت می کنیم.
1 -3 -1 – استمرار رحمانیت!
همانطور که در «الگوی رفتاری رابطه خدا با همه انسان ها» بیان شد، در بازه زمانی دنیا، رحمانیت خداوند مشمول همه انسانها و از جمله ناسپاسان خواهد بود و همه انسانهای کافر و مشرک و منافق نیز در دنیا مشمول رحمت خداوند رحمن قرار می دارند؛ که مصادیق مختلف آن شامل مواردی همچون رزق و روزی، سلامت بدن، آبرو، امنیت و … هستند.
1 -3 -2 – جبران نیکی های ناسپاسان!
باطن کار ناسپاس، ناسپاسی خداوند است! اما خداوند سپاسگزار است و ناسپاس نیست! «… إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ» (فاطر: 34) پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! پس نیکیهای همه و از جمله ناسپاسان را جبران می نماید! و او دارای فضل بسیار است «… وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ» (آلعمران: 74).
از سوی دیگر قاعده جهان احسن، احسان در جواب احسان است! «هَلْ جَزَاء الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» (رحمن: 60) آیا پاداش احسان به جز احسان است؟! و نیز همواره رحمت و عفو خداوند بر غضبش پیشی گرفته است. «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه»[53] ای کسی که رحمتش پیش از غضب اوست! (توضیح مکفی این مطلب را در بخش «محبت عام و خاص خداوند به انسان» بیان نمودیم)
پس بر اساس سه دلیل فوق الذکر، وقتی کسی کافر یا مشرک یا منافق بود و کار نیک نمود، قاعده الهی بر جبران این عمل است. مثلاً کسانی هستند در کشورهای غیر مسلمان و در بلاد کفر و مثلاً در میان بودائیها و یا هندوها و یا سایر کفار و مشرکین، که انسان نیک کرداری هستند؛ چنانچه مصادیق زیادی در دنیا برای این مطلب وجود دارد. مثلاً بسیاری از آنها در انجمنهای خیریه به دنبال کمک به سایر انسانها هستند و یا اعمال عام المنفعه انجام می دهند و … .
حال خدای مهربان برای جبران خوبیهای این دسته چگونه عمل می نماید؟ خب اینها چون قیامت و معاد را که قبول ندارند، پس پاداش اخروی برایشان بی معناست! فلذا خداوند خوبیهای این دسته را قطعاً در همین حیات دنیا جبران می نماید! «مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ في حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ» (شورى : 20) کسی که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش میدهیم و بر محصولش میافزاییم؛ و کسی که فقط کشت دنیا را بطلبد، کمی از آن به او میدهیم امّا در آخرت هیچ بهرهای ندارد! بنابراین خداوند در همین دنیا برای این دسته از مردم کارسازی و جبران میکند و از انواع نعم به آنها عطا می فرماید تا حسابی برای آخرت نداشته باشند![54]
1 -3 -3 – مکر خداوند با انسان ناسپاس
در مرحله بعدی وقتی انسانهای ناسپاس، پاسخ مثبتی به هشدارهای الهی ندادند و در مسیر ناسپاسی پیش رفتند، نوبت به مکر متین خدا و استدراج میرسد![55] و آن چه مکری است؟ رها کردن بنده ناسپاس و سرازیر نمودن نعمتها و سپس گرفتن ناگهانی آنها!
آری خداوند رهایشان میکند و متنعم میشوند به همه نعمتها! و ناگهان همه نعمتها را بازمیستاند! «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ» (انعام: 44) هنگامیکه (اندرزها سودی نبخشید و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم؛ تا (کاملاً) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛ (و درهای امید به روی آنها بسته شد).
و در این عطا کردن آن قدر خداوند دست و دلبازی می کند که می فرماید: «وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ * وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ * وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ» (زخرف: 33-35) و اگر نه اين بود كه مردم همه يك نوع و يك امّتند، ما براى آنان كه كافر به خدا مىشوند سقف خانههاشان را از نقره خام قرار مىداديم و (چندين طبقه كه) نردبامهايى (نصب كرده) كه بر سقف بالا روند * و براي خانه هاي آنها درها و تختهائي (زيبا و نقره گون) قرار ميداديم كه بر آن تكيه كنند * و انواع وسائل تجملي، ولي تمام اينها متاع زندگي دنياست و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است!
دقت نمایید که حالت ظاهرى استدراج، تنعّم، آسایش و احساس عزت و اقتدار است و حالت باطنى و واقعى آن فرو رفتن آرام در باتلاق هلاكت و ابتلاى تدریجى به عذاب الهى! «وَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِايَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ * وَ أُمْلىِ لَهُمْ إِنَّ كَيْدِى مَتِينٌ»[56] و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج از جايى كه نمىدانند، گرفتار مجازاتشان خواهيم كرد. و به آنها مهلت مىدهم (تا مجازاتشان دردناکتر باشد)؛ زيرا طرح و نقشه من، قوى (و حساب شده) است. (و هیچکس را قدرت فرار از آن نيست.)
استدراج دارای ویژگیهای ذیل است.
- ظاهر استدراج با تنعم و بهرهمندى از لذتهاى حیات همراه است؛
- زمان استدراج طولانی است و همراه با مهلت و تأخیر؛
- استدراج گام به گام انسان را از خدا دورتر می کند؛
- استدراج باعث ایجاد غفلت در انسان به همراه حالت خوشی؛
- استدراج ایجاد محاسبه غلط میکند؛
- استدراج حاوی لذتهای بدون توجه به فرجام آن است؛
- استدراج باعث رهاسازی فرد کافر میشود؛
- استدراج باعث مهر زنی بر قلب انسان میشود؛
- عاقبت استدراج خسران و همواره با نزول ناگهانى عذاب الهى است؛
- روش استدراج سرازیر شدن نعمت های دنیا به سوی آنها باعث غفلت و غرور و فراموشی یاد خدا و در نتیجه سبب طغیان بیشتر ناسپاسان می شود و آنان را مستوجب عقوبتهای شدیدتر می نماید!
به هر حال چنین مهلتی توسط خداوند به انسان ناسپاس قطعا به سودش نخواهد بود و او را گام به گام به سمت هلاکت تام به پیش می برد، البته «خود کرده را تدبیر نیست»! «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ» (آل عمران: 178) آنها که کافر شدند تصور نکنند اگر به آنان مهلت میدهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت میدهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها، عذاب خوارکنندهای (آماده شده) است!
و این بخشی از آن «کید متین» است که خداوندِ -بهترین مکر کننده- هشدارش را داده بود؛ «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ» (آل عمران: 54) و نیرنگ کردند و خدا هم نیرنگ کرد و خدا بهترین نیرنگ کنندگان است.
1 -3 -4 – قهر خداوند از انسان ناسپاس
در ادامه استدراج الهی، انسان ناسپاس به مرحله دردناکتری می رسد و آن پشت کردن خداوند رحمن و رحیم به انسان است! در اینجا خدا با انسان قهر می کند و نه با او صحبت و نه نگاهش میکند؛ «إِنَّ الَّذينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ»[57] كسانى كه پيمان الهى و سوگندهاى خود (به نام مقدس او) را به بهاى ناچيزى مىفروشند، آنها بهرهاى در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آنها سخن نمىگويد و به آنان در قيامت نمىنگرد و آنها را (از گناه) پاك نمىسازد؛ و عذاب دردناكى براى آنهاست؛[58] و این عمل خدا در حقیقت نوعی کیفر است متناسب با عملكرد خود انسان! بىاعتنايى ما به تعهّدات الهى، سبب بىاعتنايى خدا به ماست.[59]
به زبان دیگر خداوند مهربان، نگاه رحمتش را از چنین انسانی بر میگرداند و به تعبیر خداوند، آنها را فراموش می کند!
- «فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا» (اعراف:51) امروز آنها را فراموش میکنیم همانگونه که آنها لقای چنین روزی را فراموش کردند؛
- «وَ قیلَ الْیَوْمَ نَنْساکُمْ کَما نَسیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا» (جاثیه: 34) و گفته میشود امروز شما را فراموش میکنیم همانگونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید؛
- «قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا * قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى» (طه: 125-126) میگوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم!»؛ می فرماید: «همانگونه که نشانههای ما برایت آمد و تو آنها را فراموش کردی؛ امروز نیز تو فراموش خواهی شد!»؛
- «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُم» (توبه: 67) خداوند را فراموش کردند و خدا هم آنها را فراموش کرد.
نکته: البته مشخص است که فراموشی در ساحت قدس الهی راه ندارد زیرا خودش فرمود: «و ما کان ربک نسّیا» (مریم: 64) و پروردگار تو فراموش کار نیست و «لا یَضِلُّ رَبِّی وَ لا یَنْسى» (طه: 52) پروردگار من نه گمراه میشود و نه فراموش میکند؛ پس منظور از این فراموش نمودن، قطع نظر رحمت خداست از انسان ناسپاس![60]
خلاصه اینکه چنین انسان بخت برگشته ای در آخرت نصيبى نخواهد داشت و خداوند با او سخن نمىگويد و در قيامت به ایشان نمىنگرد و آنها را از گناه و پلیدی پاك نمىسازد و در نتیجه عذاب دردناكى در انتظار چنین اشخاصی است؛ که همان خشم خداست!
1 -3 -5 – لعنت و خشم خداوند بر انسان ناسپاس
مرحله انتهایی این الگوی رابطه ای خدا و شخص ناسپاس، لعنت و خشم و غضب خداوند بر انسان ناسپاس است!
- «قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبيلِ» (المائدة : 60) بگو: آيا شما را از كسانى كه موقعيّت و پاداششان نزد خدا برتر از اين است، با خبر كنم؟ كسانى كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ كرده،) و از آنها، ميمونها و خوكهايى قرار داده، و پرستش بت كردهاند؛ موقعيّت و محل آنها، بدتر است؛ و از راه راست، گمراهترند؛
- «وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيراً» (الفتح: 6) و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مىبرند مجازات كند؛ (آرى) حوادث ناگوارى (كه براى مؤمنان انتظار مىكشند) تنها بر خودشان نازل مىشود! خداوند بر آنان غضب كرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده كرده؛ و چه بد سرانجامى است؛
- «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لا مِنْهُمْ وَ يَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» (المجادلة : 14) آيا نديدى كسانى را كه طرح دوستى با گروهى كه مورد غضب خدا بودند ريختند؟! آنها نه از شما هستند و نه از آنان! سوگند دروغ ياد مىكنند (كه از شما هستند) در حالى كه خودشان مىدانند (دروغ نمىگويند)؛
- «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» (الممتحنة : 13) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! با قومى كه خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستى نكنيد؛ آنان از آخرت مأيوسند همانگونه كه كفار مدفون در قبرها مأيوس مىباشند!
از امام باقر ع سؤال شد که غضب خداوند چیست؟ فرمود: «غَضَبَ اللّهُ تَعالى عِقابُهُ. یا عَمرو! مَنْ ظَنَّ اَنَّ اللّهَ یُغَیِّرُهُ شَىْءٌ فَقَدْ کَفَرَ»[61]؛ منظور از غضب خداوند متعال، عقاب و کیفر او است. اى عمرو! کسى که گمان کند چیزى خداوند را دگرگون میسازد (و تغییر حالت میدهد) کافر شده است؛ و در حدیث دیگرى از امام صادق ع آمده است که «خشم خدا، کیفر او است همانگونه که رضاى او، ثواب او است.»[62]
در اینجا باید دقت نمود که غضب الهی در چارچوب نظام احسن تعریف می شود و عین عدل و رحمت خداوند است! آری کسی که مختار آفریده شده و برایش انبیاء و رسل و امامان و به همراهشان کتب الهی -به عنوان دستورالعمل جامع حیات طیبه- ارسال گردیده و به او مهلت انتخاب و اصلاح مسیر و … داده شده و او به هیچ کدام از علائم هشداردهنده در این صراط مستقیم توجهی ننموده، طبیعتا نتیجه اش سقوط چنین شخصی به قعر پرتگاه خسران است![63] و خداوند ما را از چنین خسرانی حفظ فرماید!