1 -1 – الگوی رفتاری خدا با همه انسانها
خداوند نسبت به همه مخلوقاتش مهربان و حاکم است و رحمانیت و رحیمیت او سراسر عالم را فرا گرفته است. به عبارتی مخلوقات الهی و خاصاً انسان ها، فارغ از نگاهشان به جهان هستی و اینکه آیا سپاسگزارند و یا ناسپاس، مشمول عنایات عام خدا و فرصت های الهی و … می شوند؛ در ادامه کمی دربارهاش صحبت کنیم.
1 -1 -1 – خدا، قوانین جهان و بایدها و نبایدهای آن را تبیین نمود
خداوند حکیم، جهان زیبای هستی را به انسان می نمایاند «ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ » (مؤمنون: 14) و راه و چاه زیستن در آن را – به روشنی – به همه انسان ها نشان می دهد: « إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ » (انسان: 3) . به عبارتی خداوند هم به انسان می فهماند که عالم را چقدر زیبا منظم آفریده و بایدها و نبایدهایی در این نظام احسن وجود دارد.
در تعریف حکما دو نوع حکمت داریم: حکمت نظری و حکمت عملی؛ حکمت نظری آن است که انسان بفهمد خدا عالم را چقدر زیبا آفرید، چه جور منظم آفرید (در جهان چه هست) و حکمت عملی آن است که خدا چه دستور داد که چه و چگونه بکنیم و در حقیقت برنامههایی را برای انسان طالب حق مشخص نمود (در جهان چه باید بکنیم)! پس در حقیقت خداوند پروردگار جهانیان، هم عهدهدار حکمت نظری است از یک سو و عهدهدار تبیین حکمت عملی است از سوی دیگر! و خلیفه خدا عهدهدار حکمت عملی است![1]
1 -1 -2 – محبت عام و خاص خداوند به انسان
خداوند رحمن و رحیم است و محبتش در این دنیای مادی شامل همه اهل عالم میشود. او «رحمت را بر خود واجب كرده است، «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (انعام: 54) و رحمت او بر همه چيز سايه گسترده است. «و رحمتى وسعت كلّ شىء» (اعراف: 156) و همچنين پيامبر و كتاب او ]هم[ مايه رحمتاند، «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» (انبیاء: 107) و آفرينش و پرورش او بر اساس رحمت است و اگر عقوبت نيز مىدهد از روى لطف است. … بخشيدن گناهان و قبول توبهى بندگان و عيبپوشى از آنان و دادن فرصت براى جبران اشتباهات، همه مظاهر رحمت و مهربانى اوست.»[2]
آری خداوند رحمن است؛ یعنی همه انسانها اعم از کافر و مشرک و منافق و مؤمن در دنیا مشمول رحمت خداوند هستند! و رحیم است یعنی همه مؤمنان مشمول رحمت دائمی او در آخرت و برای ابد هستند! پس رحمانیت خداوند مشمول همه انسانها است و در بازه زمانی دنیا؛ و رحیمیت او که دائمی است مشمول مؤمنین و در بازه زمانی دنیا و آخرت و برای ابد است. علامه طباطبایی ره درباره معنى رحمن و رحيم و فرق آن دو و حیطه اعمال اثر آنها، به نکات دقیقی اشاره دارند:
دو وصف رحمان و رحيم، دو صفتاند كه از ماده رحمت اشتقاق يافتهاند. كلمه (رحمان) صيغه مبالغه است كه بر كثرت و بسيارى رحمت دلالت مىكند، و كلمه (رحيم) بر وزن فعيل صفت مشبهه است، كه ثبات و بقاء و دوام را میرساند، پس خداى رحمان معنايش خداى كثير الرحمة، و معناى رحيم خداى دائم الرحمة است؛ و به همین جهت مناسب با كلمه رحمت اين است كه دلالت كند بر رحمت كثيرى كه شامل حال عموم موجودات و انسانها از مؤمنين و كافر مىشود. به همین جهت مناسبتر آن است كه كلمه (رحيم) بر نعمت دائمى، و رحمت ثابت و باقى او دلالت كند، رحمتى كه تنها به مؤمنین افاضه مىكند، و در عالمى افاضه مىكند كه فناناپذیر است، و آن عالم آخرت است، هم چنانکه خداى تعالى فرمود: «وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً»[3]، خداوند همواره، به خصوص مؤمنين رحيم بوده است، و نيز فرموده: «إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِيمٌ» (توبه: 117) بهدرستی كه او به ايشان رئوف و رحيم است؛ و آياتى ديگر.
به همين جهت بعضى گفتهاند: رحمان عام است، و شامل مؤمن و كافر مىشود، و رحيم خاص مؤمنين است.[4]
نکته ظریف دیگری هم دراینجا وجود دارد. خداوند یکی از ویژگیهای متقین را ترس از «الرَّحْمنَ» بر می شمارد! «مَنْ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنیبٍ» (ق: 33) آنكس كه از خداوند رحمان در نهان بترسد، و با قلبي پر انابه در محضر او حاضر شود؛ در اینجا سوالی مطرح می شود که چرا ویژگی مومن ترسیدن از رحمانیت خداست؟! مگر رحمانیت خدا ترس دارد؟
پاسخ آن است که «الرَّحْمنَ» غیر از «الرَّحیم» است. «الرَّحْمنَ» گاهی نقشه جهنم میکشد، گاهی نقشه بهشت! اما «الرَّحیم» همواره رحمت رحیمیه است که نقطه مقابل آن غضب است؛ اما «الرَّحْمنَ» مقابل ندارد!
بنابراین نباید کاری کرد که این «الرَّحْمنَ» به غضب بیافتد! چقدر این دعای امام سجاد لطیف است! «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه»[5] معنای این دعای نورانی آن است که رحمت خدا پیش از غضب اوست، نه بیش از غضب او؛ «أَنْتَ الَّذِی تَسْعَى رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِه»[6] تویی که رحمتش پیشاپیش غضبش حرکت می کند؛ آری اَمام غضب، رحمت است و غضب به رحمت اقتدا میکند. پس مهندس جناب رحمت است، این رحمت نقشه میکشد کجا جهنم باشد کجا بهشت، کجا باید رهایی یا زندانی یا اعدام باشد؛ کجا جای تنبیه است و کجا موقع تشویق؛ کجا روح و ریحان است و کجا قهر و غضب.
پس به این نکته باید دقت نمود که آیا در نظام احسن الهی جهنم، رحمت است یا نیست؟ کیفر دادنِ به ظالم خوب است یا نه؟ تنبیه متجاوز عدل است یا نه؟ پاسخ آن است که عدل، رحمت است. حق مظلوم را از ظالم گرفتن، این رحمت است و این رحمت را رحمت رحمانیه نقشه کشیده است؛ لذا اگر کسی از «الرَّحْمنَ» بترسد، یقیناً میداند که این غضب، غضب عادلانه است؛ این غضب غضب بجاست و بیمورد نیست، نه اینکه از غضبان بترسد، بلکه از «الرَّحْمنَ» میترسد: «مَنْ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنیب» (ق: 33).[7]
1 -1 -3 – در اختیار قرار دادن همه امکانات به همه انسانها
خداوند خیر و شر را به انسان نشان داد و به او اختیار و قدرت انتخاب داد و آزادش گذاشت تا هر کدام را می خواهد انتخاب کند، و آزادش گذاشت تا در راه خیر و یا شر گام نهد و ضمن راهنمایی های مستمر و به اشکال مختلف تلاش نمود تا راه را از چاه نشانش دهد؛ و فارغ از اینکه این انسان این سرمایه ها را در چه راهی و برای نیل به چه اهدافی هزینه می کنند، همه نوع امکانات و قدرت و سرمایه را در اختیار انسان ها قرار داد؛ از سلامت و علم و دانش و رزق و ثروت و اعتبار و آبرو و …! و این انسان است که در این عرصه امتحان توشه بر میگیرد؛ جنت و رضوان الهی و یا سخط و خشم الهی!
1 -1 -4 – تذکرات و هشدارهای مستمر و مکرر الهی
خداوند برای هدایت انسان به صراط مستقیم، علاوه بر تذکرات رسولان و هادیان و امامان بر حق، از هشدارهایی از جنس سختی و رنج و تعب و بلا و … استفاده مینماید و آدمی را بهطور مستمر و مکرر دچار اینها میکند، تا شاید تواضع و خضوع در برابر حق نمایند و بیدار شوند و تسلیم شوند! [8]
- «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ»[9] ما به سوى امتهایی كه پيش از تو بودند، (پيامبرانى) فرستاديم؛ (و هنگامیکه با اين پيامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتى مواجه ساختيم؛ شايد (بيدار شوند و در برابر حق،) خضوع كنند و تسليم گردند!
- «وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ»[10] ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند)، امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرّع مىكنند!
1 -1 -5 – مهلت دادن خدا به انسان
یکی دیگر از الگوهای رفتاری بین خالق و مخلوق، مهلت دادن و تأخير در عذاب ایشان توسط خداوند است که دو نوع دارد: گاهى خداوند نسبت به افراد صالح و مؤمنى كه مرتكب لغزش و گناه شدهاند مهلت میدهد و عذاب را به تأخير میاندازد و گاهى نسبت به افراد مخالف و كفّار مهلت میدهد كه در آيات و روايات متعددى، هر دو مورد بيان شده است.
- «وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ»[11] و اگر خداوند مردم را به خاطر ظلمشان مجازات مىكرد، جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نمىگذارد؛ ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مىاندازد. و هنگامیکه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مىكنند، و نه ساعتى پيشى مىگيرند.
- «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ»[12] آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مىدهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مىدهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركنندهاى (آماده شده) است!
- «وَ ذَرْني وَ الْمُكَذِّبينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَليلاً»[13] و مرا با تكذيبكنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را كمى مهلت ده!
آرى، مهلت دادن و به تأخير انداختن مجازات براى مؤمنان و اهل صلاح، نعمت و حجت و اميد به بازگشت؛ و براى كفّار و مخالفان، نقمت و بدبختى است.[14]