1-5- تقویت ایمان به خدا (اسلام، ایمان، تقوا و یقین)
یکی دیگر و از جمله مهمترین تاکتیکهای مقابله با جبهه شیطان تقویت ایمان به خداست! اگر انسان با ایمان بود و خودش را در همین وضعیت نگه داشت، خود را در قلعه محکمی قرار داده که بسیاری از حملات شیاطین را دفع میکند. از جمله اجزای این روش مورد ذیل هستند.[6] زیرا «اگر بخواهیم از تصرف شیطان خارج شویم و در تحت پناه حق تعالی واقع شویم، باید با شدّت ارتیاض قلبی و دوام توجّه یا کثرت آن و شدّت مراوده و خلوت، حقایق ایمانیّه را به قلب رسانده تا قلب الهی شود؛ و چون قلب الهی شد، از تصرّف شیطان تهی گردد.»[7]
به عبارتی در این روش مقابله انسان تلاش دارد تا خودش را از مرحله اسلام به مرحله یقین برساند.[8]
حب (محبت)
محبت خدا و محبت برای خدا، اکسیر شفابخش گناهان و بازدارنده از همه حملات شیطان است! چنانچه از رسول خدا ص سؤال شد، چه چیزی شیطان را از ما دور میکند؟ فرمود: روزه گرفتن برای خدا روى شيطان را سياه میکند؛ و صدقه پشت او را میشکند؛ و دوست داشتن براى خدا و هميارى در كار نيك ريشه او را میکند؛ و استغفار شاهرگش را میزند.[9]
و اساساً یکی از شاخصهای ایمان، دوست داشتن برای خدا و دشمن داشتن برای خداست. چنانچه امام صادق علیهالسلام- در پاسخ به اين سؤال كه آيا مهر و كين جزء ايمان است؟ فرمود: «و هَلِ الإيمانُ إلّاالحُبُّ والبُغْضُ؟!»[10][11] آيا ايمان چيزى جز مهر و كين است؟! و در جای دیگر فرمودند: «هلِ الدِّينُ إلّاالحُبُّ؟! إنَّ اللَّهَ عزّ وجلّ يقولُ: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ»[12].»[13] آيا دين، جز محبت است؟! خداوند عزّوجلّ مىفرمايد: «بگو: اگر خدا را دوست مىداريد، از من پيروى كنيد تا خداوند دوستتان بدارد»
و این حب به خدا و محمد و آل محمد و مظلومان عالم و نیز حب و بغض برای خدا، در این کارزار مقابله با شیاطین بسیار کارساز است.
بغض (دشمنی)
چنانچه بیان کردیم امام صادق علیهالسلام- در پاسخ به اين سؤال كه آيا مهر و كين جزء ايمان است؟ فرمود: «و هَلِ الإيمانُ إلّاالحُبُّ والبُغْضُ؟!»[14][15] آيا ايمان چيزى جز مهر و كين است؟!
آری بغض و دشمنی برای خدا و دشمنی با ابلیس و شیاطین و طاغوتها و ظالمین و مشرکین و منافقین در کارزار مقابله با شیطان چارهساز است!
خوف (ترس)
یکی از جنود عقل و نیز ویژگی مؤمن متقی، ترس از خداست و روز حساب است و در قرآن بسیار به این مطلب اشاره شده است؛ مثلاً فرموده: «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» (النور: 37) مردانى كه نه تجارت و نه معاملهاى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمىكند؛ آنها از روزى مىترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو مىشود!
برای همین است که پيامبر عزیزمان ص میفرمایند: «هر كس با فحشا و شهوتى رو به رو شود و از ترس خداوند عزّوجلّ از آن دورى كند، خداوند آتش را بر او حرام گرداند و از آن وحشت بزرگ ايمنش دارد و آنچه را كه در كتاب خود در آيه «و براى آنکه از مقام و عظمت پروردگارش بترسد دو بهشت است» به او وعده داده است، عملی سازد.»[16]
و اگر کمی عمیقتر نگاه کنیم این ترس از دامنه ترس از عذاب ظاهری فراتر میرود و ترس از ندامت و شرمندگی در مقابل خدا و رسولش و اهل بیت طاهرین رسولش ع و ترس از روی برگرداندن خدا و ترس از فراق خدا و … مطرح میشود و به حق جای ترس دارد. چنانچه امیرالمؤمنین و امیرالمتقین علی ع در دعای کمیل چنین ضجه میزنند و میگویند: «فَهَبْنِى يَا إِلهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ وَرَبِّى، صَبَرْتُ عَلَىٰ عَذابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِراقِكَ، وَهَبْنِى صَبَرْتُ عَلىٰ حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَىٰ كَرامَتِكَ؟» ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبایی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم و گیرم ای خدای من بر سوزندگی آتشت شکیبایی کنم، اما چگونه چشم انداختن به بزرگمنشی و سخاوتت را تاب آورم؟
رجاء (امید)
یکی از جنود عقل رجا و امید است؛ چنانچه فرمود: «… وَ مَنْ یقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ» (حجر: 56) چه کسی ـ جز گمراهان ـ از رحمت پروردگارش نومید میشود؟ و نیز «إِنَّهُ لا یایئسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ» (يوسف: 87) همانا جز گروه کافران، کسی از رحمت خدا نومید نمیشوند! و رجا یعنی امید داشتن به رحمت خداوند!
امام صادق ع نجاتیافتگان را کسانی بر میشمارند که حالتی بین خوف و رجاء داشته باشند! و میفرمایند: كسى كه به اعمال [خوب] خود اعتماد دارد، به هلاكت مىرسد و كسى هم كه به امید رحمت خداوند، بر انجام گناهان تجرّى پیدا مىكند نجات نخواهد یافت. [ابن جندب] سؤال كرد پس چه كسى نجات پیدا مىكند؟ حضرت فرمودند: كسانى كه حالشان میان خوف و رجا باشد [یعنى نه خوفشان آنچنان است كه از آمرزش گناهانشان ناامید باشند و نه امیدوارى آنان به رحمت خداوند آنچنان است كه جرأت ارتكاب گناه را داشته باشند.] گویى قلبهاى آنان در چنگال پرندهاى است [كه هر لحظه احتمال مىرود آن را در چنگال خود بفشارد یا آن را رها كند و آنان رهایى یابند] هم شوق به ثواب در دلهایشان وجود دارد و هم خوف از عذاب.[17]
تسلیم در برابر خدا
تسلیم در برابر خدا و حق، یعنی گذر از مرحله اسلام به ایمان! و این یکی از روشهای مهم مقابله با شیطان است! چنانچه خداوند میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا …» (النساء: 136) ای کسانی که (به زبان) ایمان آوردهاید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید!
رضا
رضا از جنود عقل است و لازمه فطرت؛ و عارفان راه حق رضا را مقابل سخط و نارضایتی میدانند.[18] در حقیقت رضا یعنی خشنودی بنده از حقتعالی و اراده و مقدرات او! مقام رضا با مقامهای تسلیم، توکل و صبر مرتبط است و امام خمینی ره مقام رضا را بالاتر از مقام صبر و مقام تسلیم میدانند.[19] و این روشی بسیار مؤثر در نبرد با جبهه شیطان است.
کسب فرقان
اگر مؤمن متقی به فرقان دست یافت، آنگاه در تشخیص حق و باطل و درست از نادرست توانا شده و در نتیجه شیطان به این راحتی نمیتواند چنین فردی را فریب دهد!