مهندس علی ماهرالنقش وب سایت مهندس علی ماهرالنقش
در ادامه مباحث شیطان شناسی و شیطان ستیزی در اینجا می خواهیم به یک شبهه پاسخ دهیم و سپس نگاهی کنیم به وضعیت مردم غزه و فلسطین در قبال طاغوت صهیونیسم!
پاسخ به یک شبهه:
ممکن است سؤالی در ذهن انسان ایجاد شود که اگر با شیطان کاری نداشته باشیم، او هم با ما کاری نخواهد داشت و لازم نیست آن قدر از سمت شیطان و یارانش اذیت شویم! تازه اگر کسی سراغ شیطان شناسی رفت و یا اقدام برای شیطان ستیزی نمود، اذیت شیاطین بیشتر هم می شود!
در پاسخ باید گفت، ابداً اینگونه نیست که اگر کاری با شیطان نداشتیم او هم با ما کاری ندارد؛ زیرا بر اساس آیات روایات متعدد شیاطین دائماً مترصد نفوذ به قلب آدمی هستند و مانند زنبور به دور قلب آدمی می چرخند تا روزنه ای برای نفوذ بیابند؛ و اگر آدمی تسلیم شیطان شد، او رهایش نمی کند؟ بلکه مرحله به مرحله با روش استدراج انسان را بیش از پیش به زیر یوغ استکبار خودش می برد! « وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ» (اعراف: 182) و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جائی که نمی‌دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.
از سوی دیگر درست است که اگر به مبارزه با شیطان اقدام نمودیم آنها هم بر شدت حمله به انسان می افزایند؛ مانند مردم کشوری استعمار زده که می خواهند خودشان را از چنگال استعمارگران و مستکبران نجات دهند و برای این کار قیام می کنند و متقابلاً کشورهای استعمارگر از همه توان و منابعشان بر ضد استقلال آن کشور استفاده می کنند؛ تحریمشان می کنند، حمله نظامی می کنند، کشتار می کنند، به زنان و کودکان رحم نمی کنند و …!
اما راه حل چیست؟ آیا پذیرش استمرار استعمارگری راه حل است؟ آیا پذیرش ظلم و مُنظلم[1] بودن کارساز است؟ و یا روغنی است که بر آتش ظلم ظالم می افزاید؟! مشخص است که پاسخ برای یک ملت آزاده منفی است. راه حل معقول پذیرش هزینه استقلال از سلطه استعمارگران است! پس باید مبارزه کنی تا از سلطه بیگانگان رها شوی و منابع به غارت رفته ات را در اختیار خود بگیری و کشورت را آزاد و آباد کنی!
در مورد دولت استعمارگر و مستکبر شیطان نیز چنین است! باید شیطان را از درونت بیرون کنی، اخراجش نمایی، مستشارانش را حبس نمایی و قلعه ای محکم به دور قلبت ایجاد کنی! اما باید بدانی که او سپس کماکان به دور قلبت در طواف است تا فرصتی مجدد! مگر آنگه خودت را و نفست را به مرحله «برگشت ناپذیری» برسانی! یعنی رسیدن به مقام مخلَصین! که شیطان در آنها نفوذ ندارد. «قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (حجر: 40-41) گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت می‌دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را!
پس راه حل کوتاه آمدن در برابر شیطان و حزبش و لشکریانش نیست؛ که محال تکوینی است. تنها و تنها راه رهایی از چنگال شیطان، «قوی شدن» است. چنانچه فرمود: : «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ» (انفال: 60) هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها آماده سازید! و اسبهای ورزیده؛ تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمی‌شناسید و خدا آنها را می‌شناسد! قوی نمودن نفس و دستیابی به نفس قدرتمند مطمئنه!
آری راه حل معقول و منطقی و شدنی، پذیرش هزینه آزادی و مبارزه در راه آزادی از نفس و شیطان است؛ و عبور از فشار و رسیدن به نقطه تعادل قبلی است، ولی بدون نفوذ شیطان ! و بهتر از آن ادامه تلاش و خودسازی و رساندن نفس به مرحله «بازگشت ناپذیری» (مقام مخلَصین) است!
اگر بخواهیم مصداق امروزی و واقعی این مطلب را هم بیان کنیم، می توانیم به ماجرای دردناک «طاغوت صهیونیسم» اشاره کنیم. ده ها سال است که بر جان و مال مظلومان فلسطین چمبره زده و خونشان را می مکند، سرزمینشان را اشغال نموده اند، زنان و کودکانشان را به قتل می رساند، حصر و اسارت و شکنجه می کند و … ! راه حل رهایی این مردم مظلوم نیز مشابه رهایی از بند شیطان است (چرا که صهیونیسم محصول نامبارک شیطان است)؛ پذیرش هزینه آزادی و مبارزه در راه آزادی از بند طاغوت صهیونیسم؛ و عبور از فشار و رسیدن به نقطه تعادل و بدون استثمار و استعمار و جنایت!
————————————
لینک کوتاه: https://amaher.ir/?p=7551
[1] تحمل کننده و پذیرنده ظلم
