چندین سال پیش موضوع توسعه فساد در درون کشور، توسط دلسوزان و انقلابیون هشیار و دوراندیش مطرح شد و متأسفانه توسط دلسوزان و انقلابیون غیر هشیار و ظاهربین نفی گردید و دسته دوم، دسته اول را متهم به سیاه نمایی و حتی بریدن از انقلاب نمودند.
اما با گذشت زمان و بیرون زدن شاخههای شجره خبیثه فساد از درون زمین متوجه شدند که آن هشدارها درست و به موقع بوده است؛ اما حتی به روی مبارکشان هم نیاوردند که اشتباه کردهاند.
همین اتفاق دو سه سال پیش دوباره تکرار شد و موضوع ایجاد فساد سیستماتیک در درون نظام توسط همان دلسوزان و انقلابیون هشیار و دوراندیش بیان شد و باز بجای پذیرش آن، عدهای مشغول نفی آن هستند و از رسانههای مختلفی که دارند بجای رفع مشکل، به نفی وجود فساد سیستماتیک پرداختهاند.
مَثل این افراد مانند کسی است که فرزند عزیزش بیماری سختی گرفته و پزشک به او میگوید فرزندت فلان بیماری صعبالعلاج را گرفته و سریعاً باید به فکر درمانش باشی و این پدر گرامی بجای درمان فرزند به پزشک عتاب میکند که چرا میگویی فرزندم بیماری سخت دارد؟!
داستان امروز فساد سیستماتیک در نظام جمهوری اسلامی ایران از این قرار است. برای همین خیلی خلاصه با ذکر چند تعریف و مثال مطلب را روشن کنیم.
1- تعریف فساد سیستماتیک و فساد غیر سیستمی
فساد دو گونه است سیستماتیک[i] و غیر سیستمی؛ بر اساس دیدگاه اقتصادیون، وقتی دستگاههای نظارتی و جایگاههای متولی مبارزه با فساد، خود به فساد آلوده شوند کشور دچار فساد سیستمی شده است. در این تعریف، فساد از کارگزاران نظارتی و قضایی نشأت میگیرد، همان کسانی که باید با فساد مقابله کنند ولی اجازه اصلاح فساد را نمیدهند؛ و بر اساس دیدگاه سیستمی، وقتی فساد از درون ساختارها و فرایندهای جاری در حکمرانی تولید شود، کشور دچار فساد سیستماتیک میشود!
در این تعریف فساد از درون ساختارها نشأت میگیرد و نه از کارگزاران؛ به عبارت دیگر در این تعریف، ریشه فساد در ساختارهاست و نه افراد! بنابراین با تغییر اشخاص و انتصاب افراد صالح، فساد مرتفع نمیشود! مگر آنکه آن اشخاص صالح ابتدا به اصلاح ساختارها و فرایندها بپردازند!
اما در مقابلِ فساد سیستماتیک، فساد فردی را داریم که به طور غیر قاعدهمند و غیر سیستمی رخ میدهد و بنابراین سیستمهای کنترلی و اقتصادی را تهدید نمیکند. این نوع فساد فلج کننده نیست، اما میتواند به طور جدی باعث تضعیف روحیهها و تخریب منابع اقتصادی شود.
مقایسه ویژگیهای فساد سیستماتیک و غیر سیستمی را در جدول ادامه ملاحظه مینمایید.
فساد سیستماتیک |
فساد غیر سیستمی |
ریشه آن در ساختارها، فرایندها، قوانین و ضوابط است. | ریشه آن در اشخاص است. |
فساد به طور خودکار و فارغ از اشخاص تولید میشود. | فساد از درون ساختارها، فرایندها و قوانین تولید نمیشود. |
مقابله با آن بسیار سختتر از مبارزه با فساد فردی است. | مقابله با آن آسانتر از مبارزه با فساد سیستماتیک است. |
دستگاههای مبارزه با فساد خود به آن آلوده میشوند. | دستگاههای مبارزه با فساد آلوده به فساد نشدهاند. |
برای مقابله با این فساد باید با مهندسی سیستم به اصلاح ساختارها و فرایندها پرداخت. | برای مقابله با این فساد باید اشخاص فاسد را حذف نمود. |
فساد سیستماتیک با غفلت از مهندسی سیستم است به وجود میآید. | فساد غیر سیستمی با غفلت از انتصاب صالح و عدم نظارت بر ایشان ایجاد میشود. |
2- تعریف سیستم فاسد
وقتی گفته میشود یک سیستم یا نظام فاسد شده است یعنی صدر تا ذیل آن دچار فساد و تباهی گردیده و دیگر امیدی به اصلاح آن نباشد؛ مانند نظام ستمشاهی که سراسر ظلم و تباهی و وابستگی به اجنبی و … بود و امیدی به اصلاحش نبود.
بنابراین سیستم وقتی فاسد میشود که مبانی آن نظام ناصحیح باشد، عمده اقدامات و رفتارهای حاکمان، در جهت توسعه فساد باشد و اقدامی نیز برای اصلاح فساد مشاهده نشود و اجازه اصلاح را هم به دیگران ندهند و فساد همهگیر شده باشد. در اینجاست که میگوییم سیستم فاسد شده است مانند بدن یک فرد کراکی که سرتاپایش را عفونت گرفته باشد.
3- مثالهایی از فساد سیستماتیک
بیان داشتیم که فساد سیستماتیک، یعنی فسادی که منشأ تولیدش سیستم، فرایندها، ساختارها، قوانین و ضوابط هستند؛ یعنی فرایندها به طور خواسته یا ناخواسته به گونهای طراحی شدهاند که چارهای جز تولید فساد نخواهد بود و اینگونه موارد به طور طبیعی «فسادزا و فساد پرور» هستند. در ادامه به تعدادی از فسادهای سیستماتیک موجود در نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره مینماییم.
سیستم قانونگذاری: وقتی ساختار و فرایندهای مجلس شورای اسلامی به گونهای طراحی شدهاند و شاخصهای نمایندگی به گونهای در قانون تعریف شده است که جدای از اشخاص و گروههای سیاسی، عمده خروجی نظام قانونگذاری ناکارآمدی و یا فساد باشد، این سیستم قانونگذاری به طور خودکار و سیستمی تولید فساد میکند و نه صلاح!
سیستم تدبیر کشور: وقتی هیچ ارتباط معناداری میان چشمانداز و سیاستهای کلی نظام و برنامههای پنج ساله و بودجههای سنواتی وجود نداشته باشد، آیا خروجی این نظام تدبیر چیزی بهجز ناکارآمدی و یا فساد خواهد بود؟
سیستم گمرکی: وقتی شما در سیستم گمرکی کشور بجای 5 درگاه گمرکی بیش از 143 درگاه گمرکی ایجاد نمودهاید، به طور خودکار زمینه برای بروز فسادِ قاچاق را فراهم کردهاید. این میشود سیستم فسادزا و فساد پرور. لذا حتی اگر انسانهای وارستهای در آنجا بگمارید نمیتوانند در این سیستم جلوی فساد را بگیرند و در نتیجه سیستم گمرکی به طور خودکار تولید فساد میکند. مگر آنکه سیستم را اصلاح نمایید. مثلاً تعداد درگاههای گمرکی را معقول و قابل کنترل نمایید. سیستمهای کنترلی قوی استفاده کنید، انسانهای پاکدامن و خداترس و باهوش و … بگمارید و …
سیستم مالیاتی: وقتی در سیستم مالیاتی کشور بجای سیستم محوری، ممیز محوری حاکم باشد و نوک قلم یک سرممیز میلیاردها تومان را جابجا کند؛ و فرهنگ پنهانکاری و فرار از مالیات در بین مذهبیها و غیرمذهبیها به عنوان یک هنجار پذیرفته شده باشد؛ آنگاه سیستم مالیاتی خود، فسادزا و فساد پرور میشود و فرار مالیاتی، رشوهگیری و رشوهدهی امری بدیهی قلمداد میشود.
سیستم فرهنگی: مادامی که تکلیف متولی فرهنگ را مشخص ننماییم و مدیریت فرهنگ را دچار چندگانگی مدیریتی کنیم به طوری که فرهنگ فاقد مدیریت واحد باشد و به عبارتی به فرموده شخص رهبری «قرارگاه فرهنگ» نداشته باشیم، آن وقت بلبشو و ناکارآمدی و فساد فرهنگی خروجی بدیهیِ چنین سیستمی خواهد بود.
سیستم شهری: وقتی در ضوابط و قوانین شهرداریها بجای پلاک محوری، مالک محوری تعریف شده باشد؛ و شهردارها دارای اختیار کم و زیاد نمودن طبقات مجاز برای یک پلاک ثبتی باشند، یعنی رابطه غیر شفاف مالک-شهردار یک امر ذاتی و قانونی در سیستم شهرداری وجود داشته باشد، بنابراین امضای طلایی شهردار موضوعیت مییابد و فضای چانهزنی، بده بستان، رشوهدهی و رشوهگیری به عنوان یک اصل پذیرفته شده در سیستم شهرداری نهادینه شده و عدم وجود فساد در اینجا امری غیرعاقلانه است!
سیستم اطلاعرسانی: مادامی که قوانین «شفافیت» و «آزادی مطبوعات» و «دفاع از سوت زنندگان» نهادینه و اجرایی نشوند و به هر بهانهای حقوق کارکنان دولت و قراردادهای مختلف مخفی بماند؛ و از افشا کنندگان فساد حمایت نشود، این نظام اطلاعرسانی خود به خود فساد زا خواهد شد و فسادِ رانت و قبیله سالاری و … به طور طبیعی تولید خواهد شد؛ زیرا راه حل سیستمی مبارزه با فساد قرار دادن قدرتمندان در اتاق شیشهای است.
سیستم امور خیر: وقتی سه مرجع برای خیریهها مجوز صادر میکنند، نظام جامع امور خیر نداشته باشیم و قوانین متعدد موجود یکپارچه، همگرا و شفاف نباشد، استفاده پوششی از امور خیر برای فرار مالیاتی و پولشویی و … از جمله نتایج بدیهی این فساد سیستماتیک خواهد بود.
و ده ها سیستم دیگر که میتوان برشمرد!
توجه داشته باشید که در همه موارد فوق، با اصلاح سیستم (ساختارها، فرایندها، قوانین، ضوابط و …) میتوان از تولید فساد این سیستمها، جلوگیری مؤثر نمود. اگر چه چنین اصلاحاتی دشمنان زیاد داخلی و خارجی خواهد داشت!
4- راهکارهای مقابله با فساد سیستماتیک
اما اولین گام برای مقابله با فساد سیستماتیک در کشور، پذیرش وجود فساد سیستماتیک است که متأسفانه هنوز مورد قبول متولیان امر قرار نگرفته است. این اشخاص هنوز تفاوت میان فساد سیستماتیک و سیستم فاسد را درک نکردهاند و با رویکردی سیاسی، فساد سیستماتیک را معادل سیستم فاسد میدانند و بنابراین میگویند هنوز که کل نظام، درگیر فساد همهگیر نشده است، پس فساد سیستماتیک نداریم؛ اما راهکار مناسب برای این دسته افراد، آگاهسازی و توجیه است. البته عدهای هم نمیخواهند که بپذیرند فساد سیستماتیک وجود دارد. این دسته از اشخاص هم عمدتاً منافعشان در عدم قبول وجود فساد سیستماتیک و مقابله با آن است.
دومین گام، توسعه نقد و مطالبه گری برای اصلاح سیستمها است. همان چیزی که در ادبیات دینی به آن امربهمعروف و نهی از منکر میگویند و در ادبیات شهروندی مسئولیت اجتماعی!
گام سوم باز مهندسی و اصلاح سیستمها است. اگر ما قبول کنیم که کشور دچار فساد سیستماتیک است، آنگاه با آن سیستماتیک مبارزه میکنیم و مبارزه نقطهای و پراکنده نمیکنیم. میفهمیم که باید خیلی چیزها را با هم ببینیم و لذا بر اساس این تحلیل نظام یافته، با فساد به طور نظام یافته برخورد میکنیم. بدین معنا که با شناخت و تحلیل سیستمهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … اشکالات ساختاری و فرایندی و گلوگاههای تولید کننده فساد و ناکارآمدی شناسایی میشوند و راهکارهای علمی و عملی برای رفع آنها داده شده و نهایتاً در قالب قوانین و مقررات در حکمرانی تثبیت میگردند.
5- جمع بندی
کشور ما آلوده به فساد سیستماتیک – به هر دو معنای تعریف شده فوق – گشته است؛ یعنی امروز هم دستگاههای مبارزه کننده با فساد دچار افراد فاسد شدهاند و هم بسیاری از ساختارها و فرایندهای اصلی موجود کشور در همه نظامات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به طور سیستماتیک و خودجوش! تولید فساد میکنند.
اما این بدان معنا نیست که فساد همه ارکان کشور را فرا گرفته و به عبارتی «همه سیستم خراب شده است»؛ نه، اینگونه نیست و دامنه فساد در حال حاضر کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران را در بر نگرفته است؛ زیرا خواستگاه کلیت نظام به سمت صلاح است و نه فساد؛ و هنوز فساد به عنوان یک هنجار پذیرفته شده در نظام تبدیل نگردیده است؛ اما متأسفانه زیرسیستمهای مدیریت کشور آلوده جدی به فساد سیستماتیک است. پس به طور خلاصه اینگونه میتوان بیان داشت که «سيستم فاسد نيست، اما فساد سيستمی هست».
————————-
[i] در تعاریف علمی به مجموعهای از فرایندها، چرخهها، ساختارها، ضوابط و قوانین و …؛ که دارای ورودی، عملیات و خروجی است و به دنبال محقق نمودن هدف مشخصی باشد، سیستم گفته میشود.