امروزه موضوع رهبری[1] در متن مبحث مدیریت آنچنان درخشنده و چشمگیر شده که برای خود جایگاه جدیدی را شانهبهشانه با کل مبحث مدیریت مطرح ساخته است؛ به گونهای که ادبیات مقایسهای بین مدیریت و رهبری، تفاوتها و شباهتها، افزونیها و کاستیها، تواناییها و ضعفها و… به صورت امر رایج درآمده و هرچند دیرزمانی نیست که پا به عرصه گذاشته، با سرعت جای خود را بازنموده است.
درباره رابطه و نسبت رهبری و مدیریت دیدگاه های متفاوتی وجود دارد؛ برخی مدیریت را اعم از رهبری دانسته، و رهبری را جزئی از وظایف مدیریت انگاشتهاند. در مقابل برخی دیگر رهبری را اعم از مدیریت دانسته، مدیریت را یکی از وظایف رهبری میدانند و سرانجام عدهای دیگر آن دو را یکی دانسته یا برای هر یک وظایفی برشمردهاند.[2]
البته مطالعات بسیاری دراینباره انجام شده است. یکی از کاملترین این مطالعات را پروفسور رابیندرا کانونگو انجام داده است که جدول ذیل، خلاصه آن را به صورت مقایسهای نشان میدهد.[3]
جدول شماره 2: تفاوتهای رهبری و مدیریت
رهبری |
مدیریت |
تعریفکردن اهداف بلندمدت ازجمله تعیین استراتژی و تاکتیکهای سازمان |
درگیر با مسائل روزمره ازجمله ترمیم و اختصاص منابع |
رفتار هدایتی |
رفتار نظارتی |
میپرسد چه چیزی و چرا باید از شرایط استاندارد تغییر کند؟ |
میپرسد چگونه و چه زمانی به شرایط استاندارد میرسیم؟ |
چشماندازهای جدیدی خلق میکند و آن را برای سازمان تعریف میکند. |
در محدوده فرهنگ موجود در سازمان کار میکند. |
عملکردن در جهت ایجاد تغییر در دیگران |
کنترل دیگران در جهت امور معمول |
استفاده از استراتژیهای توانمندسازی |
تکیه بر استراتژیهای کنترلی |
بهمبارزهطلبیدن وضع موجود و خالق تغییرات |
تقویتکننده وضع موجود و ایجادکننده ثبات |
از زاویه دیگر، برخی سازمان را به دو بخش کالبد و روح تقسیم نموده و چنین تعریفی از مدیریت و رهبری ارایه دادهاند.
در تعریف رهبری و مدیریت میتوان گفت رهبری، اثرگذاری بر رفتار خود و دیگران است و مدیریت ایجاد کالبد یا ساختار سازمان است؛ به عبارتی سازمان دو بعد دارد: یک بعد جسمی که با وظایف مدیریتی سروکار دارد و بعد روحی (رهبری) که به مسائل روحی سازمان میپردازد.[4]
در اینجا ذکر یک نکته ضروری است و آن این است که وقتی می گوییم یک سازمان با مدل رهبری اداره می شود منظورمان آن نیست که موضوعات و مولفه های مدیریت نادیده گرفته شوند؛ بلکه منظورمان آن است که اداره سازمان، محدود به موضوعات در دایره مدیریت نشود و به سطح رهبری ارتقاء یابد
مثلا مدیر سازمان باید رفتار نظارتی داشت و بدیهی است که بدون نظارت نمی شود هیچ سازمانی را اداره کرد، اما از رفتار هدایتی نباید غافل شد؛ باید به امور روزانه و جاری و اختصاص منابع پرداخت، اما نباید از برنامه بلند مدت غافل شود و … .
خلاصه آنکه هم باید به روح و هم به کالبد قرارگاه توجه کرد
[1]. Leadership
[2]. مرتضی موسی خانی و علی محمدنیا؛ «ارایه و تبیین شاخصهای انتخاب مدل رهبری نوین و نحوه یکپارچهسازی آن در سازمانها»؛ ص201-163.
[3]. R. Kanungo, Leadership in Organization: Looking Ahead to the 21st Century.
[4]. علی محمدزاده؛ «نسبت میان مدیریت و رهبری»؛ ص152-143.