پنج‌شنبه 19 مهر 1403

داستان آدم و ابلیس

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشّیطانِ الرَّجیم؛ امروز به بهانه عید قربان و دعوای ابلیس و حضرت ابراهیم در قربانی نمودن حضرت اسماعیل، داستان آدم و ابلیس را مرور می‌کنیم و حواسمان باشد که او دشمن آشکارمان است؛ پس دشمنش بدانیم (إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ …) [1] و دشمنش بگیریم (فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا …) [2].

.

داستان آدم و ابلیس داستانی ساده است! که می‌توان آن را در پنج فراز ترسیم نمود:

  • 1- فراز اول: قبل از خلقت حضرت آدم
  • 2- فراز دوم: حین خلقت حضرت آدم
  • 3- فراز سوم: زمان اسکان حضرت آدم و حوا در بهشت
  • 4- فراز چهارم: بعد از هبوط حضرت آدم و حوا از بهشت
  • 5- فراز پنجم: روز قیامت

.


فراز اول: قبل از خلقت حضرت آدم

ابلیس از ابتدا و قبل از خلقت حضرت آدم کافر بوده است ولی کفر خود را پنهان می‌داشته و بر این اساس خداوند می‌فرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ»[3] و در این حالت کفر ابلیس «خدا از آدم، نخست مجسمه‏اش را ساخت، و چهل سال بهمان حال‏ باقى گذاشت، چون ابليس لعين از او مى‏گذشت به آن مجسمه می‌گفت: خدا تو را براى امرى درست کرده آنگاه عالم آل محمد، ع فرمود: ابليس با خود گفت: اگر خدا مرا به سجده بر اين موجود امر کند، هرگز زير بار نمى‏روم، تا آنجا که عالم فرمود: آنگاه خدا به ملائکه فرمود: براى آدم سجده کنيد، ملائکه سجده کردند، و ابليس آنچه را در دل پنهان کرده بود بيرون انداخت، و حسد درونى خود را اظهار کرده از سجده براى آدم امتناع ورزيد.[4] [5]

. .

فراز دوم: حین خلقت حضرت آدم

پس از خلقت حضرت آدم، خداوند امر به سجده بر آدم نمود و ابلیس به دلیل تکبر و خود برتر بینی سر باز زد و سجده نکرد؛ و ضمن اخراج و هبوط از بهشت، اذن قتال و گمراه‌سازی آدم و بنی‌آدم را از خداوند حکیم اخذ نمود.

..

«وَ لَقَدْ خَلَقْناکمْ ثُمَّ صَوَّرْناکمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ‏ لَمْ يَکنْ مِنَ السَّاجِدِينَ (11) قالَ ما مَنَعَک أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُک قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (12) قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَکونُ لَک أَنْ تَتَکبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ إِنَّک مِنَ الصَّاغِرِينَ (13) قالَ أَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (14) قالَ إِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِينَ (15) قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَک الْمُسْتَقِيمَ (16) ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شاکرِينَ (17) قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَک مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکمْ أَجْمَعِينَ (18)»[6] یعنی: شما را خلق کرديم آنگاه نقش‏بنديتان نموديم، سپس به فرشتگان گفتيم که آدم را سجده کنيد، همه سجده کردند مگر ابليس که از سجده کنندگان نبود (11). خداوند فرمود چه چيز مانع تو شد که وقتى به تو فرمان دادم سجده نکردى؟ گفت من از او بهترم، مرا از آتش آفريده‏اى و او را از گل خلق کرده‏اى (12). فرمود از آسمان فرود شو که در اينجا بزرگى و نخوت کردن حق تو نيست، برون شو که تو از حقيرانى (13). گفت: مرا تا روزى که برانگيخته مى‏شوند مهلت ده (14). فرمود مهلت خواهى داشت (15). شيطان گفت که چون تو مرا گمراه کردى من نيز بندگانت را از راه راست گمراه مى‏گردانم (16). آنگاه از جلو رو و از پشت سر و از طرف راست و چپ به آنان مى‏تازم، و بيشترشان را سپاسگزار نخواهى يافت (17). گفت از آسمان بيرون شو، مذموم و مطرود، هر که از آن‌ها از تو پيروى کند جهنم را از همه شما لبريز مى‏کنم (18).

 

.

فراز سوم: زمان اسکان حضرت آدم و حوا در بهشت

در زمان اسکان حضرت آدم و حوا در بهشت اولین عملیات فریب ابلیس اجرا شد و نتیجه‌اش اخراج و هبوط آدم و حوا از بهشت بود.

.

«وَ يا آدَمُ اسْکنْ أَنْتَ وَ زَوْجُک الْجَنَّةَ، فَکلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما، وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکونا مِنَ الظَّالِمِينَ،* فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ، لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما، مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ: ما نَهاکما رَبُّکما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ، إِلَّا أَنْ تَکونا مَلَکيْنِ، أَوْ تَکونا مِنَ الْخالِدِينَ،* وَ قاسَمَهُما: إِنِّي لَکما لَمِنَ النَّاصِحِينَ،* فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ، فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ، بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما، وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ، وَ ناداهُما رَبُّهُما: أَ لَمْ أَنْهَکما عَنْ تِلْکمَا الشَّجَرَةِ؟ وَ أَقُلْ لَکما: إِنَّ الشَّيْطانَ لَکما عَدُوٌّ مُبِينٌ؟* قالا: رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا، وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا، وَ تَرْحَمْنا، لَنَکونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ،* قالَ: اهْبِطُوا بَعْضُکمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ، وَ لَکمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ، وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِينٍ* قالَ: فِيها تَحْيَوْنَ، وَ فِيها تَمُوتُونَ، وَ مِنْها تُخْرَجُونَ» یعنی: و اى آدم تو و همسرت در بهشت مسکن کنيد، و از آن هر قدر که می‌خواهید بخوريد، ولى نزديک اين درخت مشويد، که در آن صورت از ستمکاران خواهيد شد، پس شيطان آن دو را وسوسه کرد، تا بلکه بتواند عیب‌هایی از ايشان که پوشيده بود آشکار سازد، و لذا گفت: پروردگار شما، شما را از اين درخت نهى نکرده، مگر براى اينکه در نتيجه خوردن از آن مبدل به فرشته نشويد و يا از جاودانان در بهشت نگرديد، (و اگر شما از آن بخوريد، هميشه در بهشت خواهيد ماند) آنگاه براى آن دو سوگند ياد کرد: که من از خيرخواهان شمايم. به این وسيله و با نيرنگ‏هاى خود آن دو را به خود نزديک کرد، تا آنکه از درخت بخوردند، همين که خوردند، عيبشان ظاهر شد، ناگزير شروع کردند از برگ‌های بهشتى بر خود پوشيدن، و پروردگارشان ندايشان داد: که مگر به شما نگفتم: از اين درخت مخوريد؟ و مگر نگفتم شيطان براى شما دشمنى است آشکار؟! گفتند: پروردگارا ما به خویشتن ستم کرديم، اگر ما را نبخشى و رحم نکنى، حتماً از زيانکاران خواهيم شد فرمود: از بهشت پائين برويد، که بعضى بر بعضى ديگر دشمنيد، و زمين تا مدتى معين (يعنى تا هنگام مرگ) جايگاه شما است. و نيز فرمود: در همان‌جا زندگى کنيد، و در آنجا بميريد، و از همان‌جا دوباره بيرون شويد).[7]

 

.

فراز چهارم: بعد از هبوط حضرت آدم و حوا از بهشت

«فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَک وَ لِزَوْجِک فَلا يُخْرِجَنَّکما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى‏ (117) إِنَّ لَک أَلاَّ تَجُوعَ فِيها وَ لا تَعْرى‏ (118) وَ أَنَّک لا تَظْمَؤُا فِيها وَ لا تَضْحى‏ (119) … قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً بَعْضُکمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّکمْ مِنِّي هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‏ (123) وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏ (124)»[8]

گفتيم: اى آدم اين دشمن تو و همسر تو است مواظب باشيد شما را از اين بهشت بيرون نکند که تیره‌بخت مى‏شوى (117).تو را مى‏رسد که در بهشت بمانى نه گرسنه شوى و نه برهنه (118).آرى در آنجا نه تشنه مى‏شوى و نه آفتاب زده (119). … (خداوند) فرمود: همگى پايين برويد در حالى که بعضى دشمن بعضى ديگر خواهيد بود، پس اگر هدايتى از من سوى شما آمد هر که آن را پيروى کند نه گمراه مى‏شود و نه تیره‌بخت (123).و هر کس از کتاب من روى بگرداند وى را روزگارى سخت خواهد بود و او را در روز قيامت کور محشور کنيم (124).

.

علامه طباطبایی در تفسیر این آیات می‌فرمایند: «آنگاه اين بدبختى را در چند جمله که به‌منزله تفسير است، بيان کرده، و فرموده: (تو در اين بهشت نه گرسنه می‌شوی، و نه تشنه، و نه عريان، و نه گرمازده)، و با اين بيان روشن کرده که مراد به شقاوت، شقاوت و تعب دنيوى است، که از لوازم جدا ناشدنى زندگى زمينى است، چون در زمين است که انسان به گرسنگی، و تشنگى، و لختى، و امثال آن گرفتار می‌شود.»[9]

یعنی در دنیا دچار بدبختی می‌شویم و لوازم آن گرسنگی، تشنگی، عريانی و گرمازد‌گی است. در این میان ابلیس و یارانش مؤذون از جانب حق حکیم هستند برای گمراهی ما. (قالَ أَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قالَ إِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِينَ *)[10] و لحظه‌ای از این دشمنی برکنار نمی‌شوند؛ و هدفشان گمراهی ما و نهایتاً «بی سپاسی» از جانب ماست. (وَ لا تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شاکرِينَ) [11]

.

فراز پنجم: روز قیامت

اما نهایت کار بنی‌آدم و ابلیس در قیامت عجیب و تکان‌دهنده است. در قیامت آدمیان سه دسته خواهند بود:

الف) سابقون و پیشتازان در حق: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ/ أُوْلَئكَ الْمُقَرَّبُونَ/ فىِ جَنَّاتِ النَّعِيمِ/ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ/ وَ قَلِيلٌ مِّنَ الاْخِرِينَ.[12]

ب) حق مداران: وَ أَصحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصحَابُ الْيَمِينِ/ … / ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ/ وَ ثُلَّةٌ مِّنَ الاْخِرِينَ.[13]

ج) ناسپاسان: وَ أَصحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصحَابُ الشِّمَالِ[14]

..

دو دسته اول که سعادتمند هستند ولی داستان ابلیس با ناسپاسان (اصحاب شمال) تکان‌دهنده است. این را بخوانید:

«وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي‏ فَلا تَلُومُوني‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ»[15] یعنی: و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى ‏شود، مى‏ گويد: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنابراین، مرا سرزنش نكنيد؛ خود را سرزنش كنيد! نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من! من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا هم‌ردیف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم!» مسلماً ستمكاران عذاب دردناكى دارند! (22)

.

خداوند ما را در این جنگ همیشگی با ابلیس و یارانش هشیار، آماده، توانمند و مقابله کننده قرار دهد و خودش در این راه یاری‌مان نماید. ان شاء الله

 


[1] فاطر: 6 – همانا شيطان دشمن شماست …

[2] فاطر: 6 – … پس شما هم او را دشمن خود بگيريد …

[3] البقرة: 34

[4] تفسير قمى ج 1 ص 41 س 10

[5] طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، 20جلد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى – ايران – قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش. ج 1 ص 192

[6] سوره الأعراف: 10 تا 25

[7] سوره اعراف: 19- 25

[8] سوره طه: آيات 115 تا 126

[9] طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، 20جلد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى – ايران – قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش. ج‏1    207-208

[10] اعراف: 14-15

[11] اعراف: 17

[12] واقعه/10 الی 14

[13] واقعه/27/39/40

[14] واقعه-41

[15] إبراهيم : 22  

همچنین ببینید

مناجات و دعاهای قرآنی

مناجات و دعاهای قرآنی

یکی از فنون مهم در مقابله با فنون شیطان، «دعا و مناجات» است! و سالک …

یک نظر

  1. محمّد جواد

    سلام
    ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *