عملکرد هر ملتی در لحظات سرنوشت ساز کشور بیانگر وضعیت باورها، نگرش ها، هویت ملی، اعتماد ملی، فرهنگ و بصیرت آن ملت است؛ و همین عملکردهاست که تاریخ یک کشور را می سازد. بدیهی است این موضوع به عوامل زیادی بستگی دارد از جمله می توان به رهبری نظام، مدیران عالی کشور، مردم و رابطه بین این ها اشاره نمود.
.
دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران، به عنوان یکی از عملکردهای اساسی ملت ایران، که از 31 شهریور 1359 شروع[1] و تا 27 تیر 1367 ادامه یافت[2]، از زوایای مختلفی قابل بررسی و مطالعه است. اما به نظرم یکی از بهترین دیدگاه ها درباره این دفاع را می توان از زبان رهبر وارسته، بصیر، بی ادعا، شجاع، قاطع و صادق انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) شنید.
.
لذا در ادامه گزیده ای چند از دیدگاه های ایشان را که پس از پذیرش قطع نامه 598 اعلام فرمودند را در ادامه ملاحظه می نمایید.
.
مبانی سیاست خارجی نظام
«البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامی مان بارها اعلام نموده ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم، حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ می گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می کنیم. ما در صدد خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم، ما تصمیم گرفته ایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظام هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم و نظام اسلام رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را در جهان استکبار ترویج نماییم، و دیر یا زود ملت های در بند شاهد آن خواهند بود.» [3]
«اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم.»[4]
«مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم می شود.»[5]
«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش های اسلامی هستند، به خوبی دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست و آنها که تصور می کنند مبازره در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه اند. و آنهایی هم که تصور می کنند سرمایه داران و مرفهان بی درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند، آب در هاون می کوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند، و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.»[6]
« ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم، ما تصمیم داریم پرچم ( لا اله الا الله ) را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.»[7]
«این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام می کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش های مبارزه علیه نظام های کفر و شرک آشنا می سازد.»[8]
.
.
علت بروز جنگ
«بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاسی نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می دهند و با دلسوزی های بی مورد و اعتراض های کودکانه می گویند: جمهوری اسلامی سبب دشمنی ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است، که چه خوب است این سوال پاسخ داده شود که ملت های جهان سوم و مسلمانان و خصوصاً ملت ایران در چه زمانی نزد غربی ها و شرقی ها احترام و اعتبار داشته اند که امروز بی اعتبار شده اند!
آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را با دست های خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند.»[9]
.
.
طرفین جنگ
«امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است. و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند، می بوسم و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچه های آزادی و کمال نثار می کنم و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض می کنم خداوند آثار و برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است، و قلب ها و چشمان پرفروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است، و شراره کینه انقلابی تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انداخته است.»[10]
«جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادی مان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.»[11]
«جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. »[12]
.
.
مدعیان بی هنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز
«آری! دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش می آید و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم، آنهایی که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند، مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید، که من مجدداً به همه مردم و مسؤولین عرض می کنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند و نگذارند این مدعیان بی هنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنه ها برگردند.»[13]
.
.
پیش کسوتان شهادت و خون
«من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، نگذارید پیش کسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.» [14]
.
.
دلایل پذیرش قطع نامه
«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم، و خدا می داند که اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم، و مسلم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.»[15]
«مردم عزیز و شریف ایران! من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم و شما را می شناسم، شما هم مرا می شناسید، در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد، تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگیم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گذشتم و اگر آبرویی داشته ام با خدا معامله کرده ام.» [16]
«فرزندان انقلابی ام! ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید! شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم که به شما سخت می گذرد ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرین تر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادمتان این گونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است، بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست. و تأکید می کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسؤولان آن نیستم. مسؤولین مورد اعتماد من می باشند، آنها را از این تصمیمی که گرفته اند شماتت نکنید که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است، که انشاءالله خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید.» [17]
.
.
نتایج جنگ
«به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم، حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست نیاوردند.
البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می نگریستیم و می رسیدیم ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده ایم.» [18]
«هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم.
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم،
ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم،
ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم،
ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم،
ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم،
ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم،
ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامی مان را محکم کردیم،
ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم،
ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت ها و ابرقدرت ها سالیان سال می توان مبارزه کرد،
جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت،
جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت،
جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظام های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند،
جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت،
تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آن چنانی برخوردار شد
و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.» [19]
«چه کوته نظرند آنهایی که خیال می کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خود گذشتگی و صلابت بی فایده است! در حالی که صدای اسلام خواهی آفریقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلام شناسی مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست.
من در این جا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل های غلط این روزها رسماً معذرت می خواهم و از خداوند می خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.» [20]
.
.
همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مامور به نتیجه
«راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است! آیا از این که به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟
نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیده ها به گونه ای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولی اش عدول می کند. تحلیل این مطلب که جمهوری اسلامی ایران چیزی به دست نیاورده و با ناموفق بوده است، آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمی شود؟! تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی شود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مامور به نتیجه.
اگر همه انبیا و معصومین – علیهم السلام – در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هرگز نمی بایست از فضای بیشتر از توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلی و بلندمدتی که هرگز در حیات ظاهری آنان جامه عمل نپوشیده است ذکری به میان آورند.»[21]
[1] http://hamshahrionline.ir/details/62923
[2] http://www.irdc.ir/fa/calendar/2/default.aspx
[3] پیام به مناسبت سالگرد کشتار خونین در مکه و قبول قطعنامه 598 در تاریخ 29/4/1367- صحیفه نور جلد 20 صفحه 228
[4] همان منبع
[5] همان منبع
[6] همان منبع
[7] همان منبع
[8] همان منبع
[9] همان منبع
[10] همان منبع
[11] همان منبع
[12] پیام امام خمینی خطاب به مراجع اسلام، روحانیون سراسر کشور در مورد استراتژی آینده انقلاب و حکومت اسلامی- 3/12/1367 – صحیفه نور جلد 21 صفحه 98
[13] پیام به مناسبت سالگرد کشتار خونین در مکه و قبول قطعنامه 598 در تاریخ 29/4/1367- صحیفه نور جلد 20 صفحه 228
[14] همان منبع
[15] همان منبع
[16] همان منبع
[17] همان منبع
[18] پیام امام خمینی خطاب به مراجع اسلام، روحانیون سراسر کشور در مورد استراتژی آینده انقلاب و حکومت اسلامی- 3/12/1367 – صحیفه نور جلد 21 صفحه 98
[19] همان منبع
[20] همان منبع
[21] همان منبع