در اوایل انقلاب که بحث حمله کماندوهای آمریکایی به ایران مطرح شد، قولی از امام خمینی (ره) نقل به مضمون شد که فرمودند: چترباز آمریکایی آخرش باید روی زمین بیآید. یعنی هر چه باشد نهایتاً باید با مردم مواجه شود و بجنگد؛ لذا مردم با توجّه به آمادگیای که برای دفاع از انقلاب اسلامی دارند، تکلیف او را مشخص میکنند. در جنگ نرم یا جنگ هوشمند و یا هر نوع دیگری از این نوع جنگها نیز همینطور است. دشمن نهایتاً وارد منطقه عملیاتی ذهن، روح، قلب و مغز انسانها میشود . یعنی با ذهن و مغز مردم درگیر میشود . لذا برای مبارزه با این نوع تهدیدات باید آمادگی ذهنی، عقلی، علمی، دینی و اطلاعاتی مردم را افزایش داد. به عبارتی باید بر افزایش بصیرت مردم همّت گماشت. در این صورت است که هر نوع عملیاتی که توسط دشمن آشکار و پنهان انجام شود، از هر مسیری که تهدید شوند، با هر سلاحی که بر رویشان آتش کنند؛ نهایتاً مواجه با منطقهی عملیاتی مینگذاری شده و سنگربندی شده در ذهن و عقل مردم با بصیرت میشوند.
اینجاست که یکی از معانی خطبه اوّل نماز جمعه که هر هفته برایمان می خوانند مشخص میشود : «اوصیکم عباد الله بتقوی الله». تقوای الهی، ترس از معصیت، ترمز درونی، توجّه به معاد و نتیجه اعمال، همان دارویی است که برای درمان این ویروسهای کشنده ولی ضعیف و سست مبنا بکار برده می شوند.
امّا شیوه بکارگیری این دارو مهم است. نوع تجویز، دز مجاز، نوع پوشش دارو، شکل ظاهری آن و بسیاری مواردی از این دست، که می بایست تشخیص آن را به متخصصین دین سپرد، تا بتوانند بر اساس مبانی دین مبین اسلام، فرهنگ دینی کشور را در سلامت کامل نگه دارند.
بر همین اساس مقام معظّم رهبری (مدظله العالی) در دیدارشان با خبرگان ملّت چنین می فرمایند: «وظیفهى دولت زمینهسازى است؛ وظیفهى عملیاتى و میدانى به عهده روحانیت است، به عهدهى زبدگان است، به عهدهى نخبگان حوزه و دانشگاه است …. حوزهى علمیه باید كمیتهها تشكیل بدهند، مجموعهها تشكیل بدهند، اتاق فكرهاى دینى تشكیل بدهند، راجع به مسائل گوناگون بنویسند، بحث كنند، تحلیل كنند، تحقیق كنند و محصولات اینها را بدهند بیرون…. پس كار ماست، كار روحانیت است كه در این زمینه این كمبودها را برطرف كند.»[i]
در جای دیگری نیز امام علی (ع) می فرمایند: «وَ لَا یحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ ».[ii] حضرت سه پایه بصیرت، صبر و علم را شرط لازم برای تحمّل این شرائط دشوار اعلام مینمایند.
همه اینها میسّر نمیشود مگر آنکه نظام مدیریتی جامعی در حوزه فرهنگ کشور تعریف و پیاده سازی گردد، و این شرط لازم و لایتغیر آماده سازی دفاعی و تهاجمی در جنگ نرم و جنگ فرهنگی است.
انقلاب اسلامی حادث شده در نیمه دوّم قرن بیستم میلادی در کشور وسیع و با سابقهی دیرینه تمدّن و فرهنگ اسلامی یعنی ایران، به دنبال مخالفت شدید با روند اسلام ستیزی، خود باختگی و سیاستهای ایجاد هماهنگی اجباری و مصنوعی میان بستر و متن جامعه ایران با فضا و محیط پیرامونی آن صورت گرفت.
از آنجا که نظام سیاسی پهلوی دوّم نقش کلیدی در منطقه به نفع یکی از دو ابر قدرت (آمریکا) ایفا می نمود و سعی در اضمحلال دین از دوران پهلوی اوّل (رضا خان) و تقویت ایران در برابر روسیه با فروش تسلیحات و سرکوب داخلی داشت، از هم گسستن نظام شاهنشاهی پهلوی در اثر انقلاب اسلامی، بر دامنه تأثیرات فراملّی انقلاب اسلامی میافزود.
این رخداد کم نظیر (انقلاب اسلامی) در جهان دین گریز و بلکه دین ستیز قرن بیستم، نشانه بحران جدّی در جریان غالب سکولاریزه نمودن حیات فردی و اجتماعی انسانها به شمار می رود. انقلاب فکری، مقدّمه و زیر بنای قیام ملّت ایران علیه نظام استبدادی شاهنشاهی است. لذا یکی از خصایص آشکار و بارز انقلاب اسلامی ایران، استقلالخواهی و خروج از بحران وابستگی بود. دستاوردهای انقلاب اسلامی در قلمروهای مختلف در عصر حاضر دگرگونی های فراوانی را ایجاد نموده است، که عامل اصلی این دگرگونی های منطقه ای و بین المللی ریشه در دین و آموزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن دارد.
بدیهی است انقلاب اسلامی در شرایط و مقتضیات پس از پیروزی و به جهت میزان تأثیرگذاری بر روندهای بینالمللی و مواجهه با مشکلات و مسائل داخلی خود، با چالشهای مختلف داخلی و خارجی و در قلمروهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نظامی مواجه شد. انقلاب اسلامی در دهه اوّل با چالشهایی جدّی در بخش سخت مواجه شد، از جمله ایجاد نا امنی در مناطق مرزی (گنبدکاووس، خوزستان، کردستان و سیستان و بلوچستان) و اعمال تحریم های اقتصادی، اعمال فشارهای سیاسی و جنگ تحمیلی.
اما با تبیین استراتژیهای نظام جمهوری اسلامی توسط امام راحل(ره) و با استفاده از مثلث رهبری، مردم و اسلام؛ جمهوری اسلامی به خوبی توانست چالشهای مربوطه را به فرصت تبدیل نموده و خود را به یک قدرت منطقهای و تأثیرگذار فرامنطقهای مبدّل نماید.
لذا دشمن که در معادلات مادّی خود دچار مشکلات جدّی شده بود، با تغییر استراتژی از جنگ سخت به جنگ نرم، جنگی پنهان را بنیان نهاد.
هدف نهائی دشمن در جنگ نرم همان هدف در جنگ سخت یعنی مهار و فروپاشی یک نظام سیاسی و خارج کردن مردم پشتیبان نظام از دین است، لکن ابزار و روش های این براندازی متفاوت است. چنانچه خداوند متعال در آیه شریفه میفرماید: « وَلاَ یزَالُونَ یقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ یرُدُّوكُمْ عَن دِینِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ»[iii] (این مشركین لا یزال با شما جنگ میکنند به این امید كه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند)
در جنگ نرم تلاش میشود با تاثیرگذاری بر باورها و ارزشهای یک ملت، اندیشه و مدل اداره یک کشور که هویتدهنده به یک نظام سیاسی است به چالش کشیده شود. جنگ نرم به دنبال تغییر نظام ارزشی جامعه و تغییر مزاق جامعه اسلامی است. جنگ نرم روشی برای تحمیل اراده و تأمین منابع نظام سلطه است که با غلبه بر طرف مقابل بدون استفاده از قدرت نظامی و روشهای خشونت آمیز اعمال میشود . ابزار اصلی این جنگ، قدرت نرم بویژه قدرت اقناعگری و همراهسازی است که عمدتاً با استفاده از ابزار ارتباطی و رسانه و دانش روانشناختی تلاش میشود در هویتهای فکری و فرهنگی ایجاد تردید شود. حوزه عملی این جنگ؛ افکار، اعتقادات، باورها، ارزش ها، علایق و گرایش های جامعه هدف است، که مهاجم برای اشغال آن برنامهریزی می کند و در نهایت با تصرف ذهن و قلوب مردم کشور هدف، تغییر در ساختارها محقّق میشود و به اصطلاح مدل یک نظام را در عرصه های مختلف اجتماعی ناکارآمد می سازد. البته به تدریج و به آرامی و با انجام عملیات روانی، عزم و اراده را دگرگون و دچار سستی و رخوت مینماید .
به عبارتی انجام این کار با روش استدراج انجام میشود، روش عبور آب از سنگ. قطره قطره بر سنگ خارا میچکد و به نرمی ضربه می زند تا سنگی عظیم و مستحکم را به دو نیم سازد. خداوند از این روش در مقابل کفّار استفاده نموده و در قرآن کریم چنین ذکر فرموده است: «فَذَرْنىِ وَ مَن يُكَذِّبُ بهَِذَا الحَْدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ * وَ أُمْلىِ لهَُمْ إِنَّ كَيْدِى مَتِينٌ » [iv] «پس كيفر كسانى كه به اين قرآن تكذيب میکنند به خود من واگذار، ما به زودى از راهى كه خودشان نفهمند تدريجاً به سوى عذاب پيش مىبريم. و من به ايشان مهلت مىدهم كه كيد من سخت ماهرانه است.»[v]
خداوند درباره تکذیب کنندگان آیات الهی، اینگونه برخورد مینماید، و آنها را از جایی که نمیدانند دچار استدراج مینماید، که علامه طباطبایی «ره» در تفسیر المیزان درباره آن توضیح تفصیلی فرموده اند. در نهایت حضرت حق و اعلی این روش استدراج را «کیدی متین» و مکری استوار نامگذاری میفرماید. یعنی روشی تدریجی، از راهى كه خودشان نفهمند، و کیدی ماهرانه.
در جنگ نرم، دشمن از همین «کید متین» بر علیه مسلمانان استفاده میکند و آنها را دچار استدراج مینماید. به عبارتی قطرات یورش برنده در جنگ نرم، همان شبهات، دروغهای در لفافه پیچیده شده، سوالات جهت دار، تمسخرها و جکها، و …هستند؛ که بسیار آرام ولی مستمر و متمرکز بر یک نقطه؛ بر فکر و باورها و ارزش های جامعه می کوبد.
ادوارد شرلی میگوید : «کلید اصلی برای ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاستهای ایران از بین بردن خصوصیات انقلابی رژیم ایران است و این فقط با تحریم اقتصادی بدست نمی آید بلکه باید نفوذ روحانیت را از بین برد و عقاید انقلابی از درون تهی شود.» [vi]
در کنفرانسی که با همکاری آمریکا و آلمان و کارگردانی کنت تیمرمن در سال 1989 در هامبورگ تشکیل شده بود، صدرالدین الهی یکی از اعضای رسانهای شبکه برانداز در خارج کشور گفت: «چون نظام به اسلام و حمایت مردم تأکید دارد، وقتی سخن از براندازی به میان می آید و مردم موضع می گیرند یک راه وجود دارد؛ حکومت تهران را فقط با سلاح فرهنگ میتوان خلع سلاح کرد و دست بسته تحویل مردان سیاست داد .»[vii]
جین شارپ یکی از تئوریستینهای جنگ نرم میگوید :
«کار ما اثر بسیار مهمی در ایران داشته است، البته متأسفانه هنوز حرکتی کاملاً موفقیتآمیز نداشته است.»[viii]
مارک پالمر از اعضای برجسته کمیته خط جاری که در سال 2005 در گفتگوی با خبرنگار روزنامه آمریکائی نیویورک تایمز صریحاً با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام مینماید :
«ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیّت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیای ممتاز در منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل به قدرتی کم بدیل تبدیل گردیده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد .»
و صدها مطلب و اعتراف در این زمینه وجود دارد که بدلیل اختصار به همین چند اعتراف بسنده می کنیم.
————————————————————
لذا ……………
[i] رهبر معظّم انقلاب در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری – ۱۳۸۹/۰۶/۲۵
[ii] نهج البلاغه – خطبه 173
[iii] قرآن کریم، سوره بقره، آیه 217
[iv] قرآن کریم، سوره قلم، آیه 44/45
[v] ترجمه المیزان، علامه طباطبایی (ره)
[vi] نفوذ و استحاله، تهران، معاونت سیاسی نمابندگی ولی فقیه در قرارگاه ثارالله، 78، صفحه 96
[vii] www.tebyan.net/weblog/mojeandishe/post.aspx?postid=109420
[viii] مصاحبه با نشریه بوستون کلوب، 29 می 2009