1-4- نکات پایانی روششناسی شیطان
1-4-1- سه دامنه فریب ابلیس
ابلیس با استفاده از فنونی که بیان شد، در سه سطح و دامنه به عملیات فریب میپردازد.
- ایجاد اختلال در شناخت
- ایجاد اشتباه در تصمیمگیری و انتخاب
- ایجاد انحراف در اقدام و عمل
1-4-2- اسم رمز انحراف انسان
اسم رمز انحراف انسان، «پذیرش دعوت شیطان از جانب انسان» است!
1-4-3- زنجیره ارزش گناهان!
زنجیره ارزش گناهان مجموعه عملیاتی است که توسط شیاطین به صورت زنجیروار و دنبال هم انجام میگیرد تا به بشر را به سمت و سوی انحطاط و ضلالت سقوط دهد.
1-4-4- همه شرور بشری مستند به ابلیس است
تمامى انحرافها، شقاوتها، گمراهیها و باطلى كه در بنى نوع بشر به وقوع بپیوندد همه به یك حساب مستند به ابلیس است.
1-4-5- رابطه مکر الهی و اغوای ابلیس
همه نیرنگها و مخالفتها و ظلمها و تعدیاتى که از سوی انسانهای کافر، لجوج، جاهل و مغرور سر مىزند همهاش مکر الهى و املا و استدراج او است؛ و این امور وقتى به شیطان نسبت داده شود نامش کفر و معصیت و اغواى شیطان مىشود. پس مکر الهی و اغوای ابلیس هر دو موضوعی واحدند با دو منشأ، دو نیت؛ ولی در طول هم.
1-4-6- خطورات شیطانی و الهی
خطورات شیطانی مجموعه الهامات و اندیشههایی است که از سوی شیطان بر ذهن و قلب و نفس انسان میگذرد و بر او القاء میشود؛ و خطورات الهی مجموعه الهامات و اندیشههایی است که از سوی خداوند رحمن بر ذهن و قلب و نفس انسان میگذرد و بر او القاء میشود.
1-4-7- شاخص شناسایی خطورات شیطانی و الهی
همه افراد همواره در معرض خطوراتی هستند و باید توان تشخیص داشته باشند كه خاطره حادث شده بر ایشان، رحمانی است یا شیطانی. شاخص اساسی این است كه ببینیم آن خاطره به چه چیز امر و نهی میکند؛ اگر امر و نهیاش برخلاف امر و نهی شریعت بود، قطعاً شیطانی است.
1-4-8- تربیت انسانهای شیطانی و شبکه سازی
شیطان در دلهای منحرفان تخمگذاری میکند و جوجههاى خود را در دامانشان پرورش میدهد، و کار به جایی میرسد که با چشمهاى آنان مىنگرد و با زبانهاى آنان سخن مىگوید؛ و این همان تربیت انسانهای شیطانی و شبکهسازی ایشان توسط ابلیس است، برای ایجاد جبهه قدرتمند طاغوت برای اضلال بنیآدم!
1-4-9- یورش شبکه شیاطین انسی و جنی بر بنیآدم
شیطان پس از تخم گذاری در قلب انسان و پرورش انسانهای شیطانی، بر بنیآدم یورش میبرد و به منظور دستیابی به اهداف تعریف شدهاش از همه توانمندیها و قوتها خودش و یارانش بر علیه ضعفها و آسیبهای انسان بهره میبرد و گاهی تکی، گاهی دوتایی و گاهی جمعی بر انسان میتازد. گاهی با گروهی کوچک و سبک و گاهی با لشکریان عظیمش بر انسان میتازد.
1-4-10- ابلیس خودش وارد معرکه اصلی نمیشود
ابلیس بر اساس شناختش از واقعیت امور خلقت و قبول حاکمیت الله بر عالم هستی از خداوند میترسد و به همین دلیل است که ابلیس آتش فتنه را روش میکنند، پیروان و یارانش را در معرکه وارد میکند ولی خودش نزدیک معرکه با حق نمیشود.
1-4-11- ابلیس دارای برنامه و نقشه است
بر اساس همه آن چه بیان نمودیم مشخص شد که ابلیس و یارانش برای دستیابی به اهدافشان دارای برنامه، نقشه و سناریوهای تعریف شدهای هستند؛ و بر اساس این موارد و شرایط محیطی که دائماً رصد میکنند تصمیمگیری و اقدام مینمایند؛ بنابراین مطلب، ضرورت دشمنشناسی ما و اقدام برنامهریزی و هدفمند ما بسیار بیشتر از قبل خودنمایی میکند.
1-4-12- حالگیری عظیم!
یکی از نکات بسیار تکاندهنده در این دعوای بین انسان و ابلیس، حالگیری عظیمی است که ابلیس از انسان و آن هم انسانی که همه عمرش را در راه ابلیس قدم برداشته است میکند!
ابلیس پس از وعده و وعیدهای بسیار به یارانش و بهرهکشی فراوان از آنها برای انحراف مردم، وقتی کار به قیامت رسید و کار از کار گذشت؛ پشت یارانش را خالی میکند و با قیافهای حق به جانب از آنها اعلام برائت میکند!
یعنی نه فقط یارانش را رها میکند که از آنها تبری میجوید! و یارانش میمانند و کفری که بر ذمهشان مانده و خباثتهایی که کردهاند!