کتاب شیطان شناسی (شناخت با رویکردی راهبردی و سیستمی) در پاییز سال 1400 به چاپ رسیده است و برای اطلاع از مشخصات کتاب می توانید این صفحه را مطالعه کنید.
در ادامه این صفحه خلاصه مدیریتی بیان شده در کتاب را ملاحظه می نمایید و در صورت علاقه می توانید به متن اصلی و کامل کتاب مراجعه فرمایید.
1- فصل پنجم: خلاصه مدیریتی
اگر بخواهیم به صورت بسیار فشرده خلاصهای از مبحث شیطان شناسی را در اختیار عزیزان علاقهمند قرار دهیم؛ به موارد ادامه میتوان اشاره نمود. شایان ذکر است در صورت نیاز به توضیحات تفصیلی درباره هر یک از خطوط این خلاصه نگارش، به فصول سهگانه قبلی مراجعه نمایید.
در کارزار انسان و ابلیس، خداوند حکیم برای ایجاد میدان آزمایشی بی کم و کاست؛ قاعدهای در موضوعات عالم قرار داده، که مسائل پیچیده و قابل توجیه و تفسیر باشند! به عبارتی تطبیق شرایط را بر عهده آدمی نهاده و در نتیجه نقش عنصر «عقل» را پر رنگ نموده است؛ مانند قرار دادن آیات متشابه در قرآن که وسیلهای برای امتحان قلوب بنیآدم است[1]. فلذا خداوند جای «توجیه» را برای انسان باز گذاشته است تا «فتنه» باشد برای انسانهای مریض و «آزمایش» باشد برای انسانهای مؤمن!
در این میان وقتی پیامبر عظیمالشأن اسلام9دامنه اختیار برای هدایت و یا اضلال بشر را از وجود شریفشان و نیز شیطان نفی مینمایند و میفرمایند: «من [فقط] براى دعوت و رساندن [پیام خدا] برانگیخته شدهام و در كار هدایت، هیچ اختیارى ندارم و ابلیس نیز براى آراستن [گناهان در نظر مردم] آفریده شد و در كار گمراه كردن هیچ اختیارى ندارد.» [106] مشخص میشود که عنصر اصلی و اساسی برای انتخاب «خیر و شر» و «ایمان و کفر» فقط «شخص انسان» است؛ پس در اینجا دشمنش را به او میشناسانیم تا بعداً نگوید که نمیشناختم و یا نمیدانستم!