انسان بر اساس فطرت الهی خود همواره به دنبال طی مسیر تعالی و تکامل بوده است؛ که این تعالی در انسان های خداجوی، دارای دو بعد مادی (دنیوی) و معنوی (اخروی) می باشد.
همه چیز هم، از سوال شروع می شود (… فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) [1]. فرد چیزی را نمی داند، سوال می کند، به پاسخ می رسد، بر دانش او افزوده می گردد، متعالی می شود. و این دور همراه برقرار است.
اما اگر بخواهیم کمی دقیق تر موضوع را بیان نماییم، این گونه خواهد بود که:
1- در ذهن فرد سوالی[2] مطرح می گردد. ممکن است این سوال درباره روش انجام کاری باشد. درباره چرایی موضوعی باشد. درباره تولید چیزی باشد؛ و …
پس سؤال،
-بر اثر جهل و ندانستن ایجاد میشود.
-مجهولی است كه فرد، پاسخ آن را نمیداند.
-پاسخگویی به آن با رجوع به افراد و یا منابع امكانپذیر است.
2- در این مرحله فرد به دنبال یافتن جوابش می گردد. در مدیریت دانش به این کار کشف دانش و یا کسب دانش می گویند. یعنی یا دانش مورد نیازش (پاسخش) را با جستجو می یابد، و یا آن را از کسی می گیرد و یا حتی می خرد.
3- اما اگر در نتیجه بررسی به این نتیجه رسید که پاسخ سوالش وجود ندارد، یعنی سوال به مسئله[3] تبدیل شده است.
و تعریف مسأله چنین است،
-بر اثر دانستن كلیة اطلاعات موجود در یك زمینه ایجاد میشود.
-مجهولی است كه جامعة علمی به آن نپرداخته است و پاسخ آن را نمیداند.
-برای یافتن پاسخ آن، مراجعه به افراد و یا منابع دیگر، سودی ندارد.
4- حال برای حل مسئله، مجبور است اقدام به تحقیق و پژوهش (Research) کند. یعنی تولید دانش کند؛ که برای آن سه دسته تحقیق معرفی می نمایند.
* تحقیقات بنیادی
* تحقیقات کاربردی
* تحقیقات توسعه ای
5- بنابراین شروع هر تحقیق، از سوال، مجهول و مسأله است
6- پس از دست یابی به علم و دانش، اگر مسئله مان درباره دست یابی به توانایی انجام کاری یا رسیدن به هدفی بوده باشد، هنوز به آن توانایی دست نیافته ایم. پس باید قدم بعدی را که همان رسیدن به فن آوری[4] است برداریم. در تعریف فناوری هم چنین بیان می شود. فناوری، توانایی بکارگیری دانش، مهارت، تجهیزات و امکانات برای انجام فعالیت ها، فرایندها و توسعه محصولات و خدمات و پاسخگویی به یک یا چند نیاز است. [5]
خلاصه و جمع بندی
پس می توان این چنین بیان نمود که:
تحقیق، فرآیند نظام یافته رسیدن از مجهول به معلوم (دانش) است.
مدیریت تحقیقات، ابزاری است که با استفاده از برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، هدایت و کنترل، پشتیبانی، نظارت، ارزیابی و ارزشیابی؛ باعث دستیابی موثر به اهداف تحقیق و ارتقاء بهرهوری تحقیق می شود.
دانش، خونی است که از درون فرآیند تحقیق زاییده شده و می جوشد؛ و باعث حیات سازمان می گردد.
مدیریت دانش، ابزاری است که با استفاده از برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، هدایت و کنترل، پشتیبانی، نظارت، ارزیابی و ارزشیابی؛ این خون را در سازمان به جریان می اندازد.
فناوری، توانایی دست یابی به اهداف، رفع نیازها، و انجام فعالیت ها و ارائه خدمات است؛ با استفاده از سخت افزار، نرم افزار، مغزافزار و دانش.
* * * * *
در ادامه مدل مفهومی رابطه این اجزاء را ملاحظه می فرمایید.
سلام برای تنظیم پایان نامه درجستجوی مدل مفهومی بودم از تلاش شما ودانش شما بهره خواهم گرفت انشاالله
———–
ماهرالنقش: خواهش می کنم و موفق باشید