رهبر معظّم انقلاب (مدظلّه العالی) با نگاهی راهبردی و هوشمندانه، دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامیدند. علت چنین امری نیز ضرورت پیشرفت متوازن و هم گام با عدالت است. ما پیشرفتی در کشور نمی خواهیم که توسعه بی عدالتی دهد. پیشرفت باید و باید همراه و هم زمان با عدالت باشد. حال سؤالی که مطرح است این که، چگونه می توانیم این توازن را بین پیشرفت و عدالت ایجاد نماییم؟ و راهکارهای عملیاتی نمودن چنین امری چیست؟
* * * *
به طور خلاصه باید گفت که، بر اساس مطالعات انجام شده یکی از مهم ترین شاخص های توسعه هم زمان پیشرفت و عدالت در کشور، بکارگیری شاخص سرانه ها؛ و دیگری شاخص تهدیدات است.
حال اگر بخواهیم توضیحی مختصر دهیم اینکه، برای هر موضوعی در کشور می بایست سرانه های موضوعات تعریف و مبنای برنامه ریزی استانی، دستگاهی و کشوری شود. بدین معنا که مثلاً سرانه مساجد، کتابخانه ها، اماکن ورزشی و … در هر استان و شهر را تعیین کنیم. یعنی این شهر به ازای هر نفر چند مترمربع شبستان دارد؟ چند متر مربع قرائت خانه دارد؟ چند متر زیر ساخت شبکه دارد؟ چند خط تلفن ثابت و سیّار دارد؟ به ازای هر چند نفر یک استخر دارد؟ و …. .
سپس بر اساس این شاخص های سرانه ای، اعتبارات را صرف شهرهایی کنیم که سرانه های پایین تری دارند، تا با متوازن شدن این سرانه ها عدالت مورد نظر و هم زمان ایجاد گردد. آنگاه در گام های بعدی پیشرفت، گام های متعادل مان را برداریم و هم زمانی پیشرفت و عدالت را شاهد باشیم.
البته شاخص مهم دیگری هم می بایست در کنار این شاخص در نظر گرفت و آن شاخص تهدیدات است. بدین معنا که در توزیع اعتبارات کشوری، می بایست به شهرهای تهدید شده درصدی بیشتر اختصاص یابد. مثلاً در شرایط مساوی سرانه ای بین دو شهر «الف» و «ب»، اگر شهر «ب» با تهدید اعتیاد مواجه است و سرانه ای مساوی با شهر «الف» دارد، می بایست درصدی افزایش اعتبار نسبت به شهر «الف» داشته باشد.
به عبارت دیگر باید با توجّه به همه شاخص ها و تعیین اهمیت هر کدام، به تصمیمی عاقلانه دست یافت.
* * * *
متأسفانه باید گفت که هم اکنون بسیاری از برنامه ریزی های سالانه کشور بدون در نظر گرفتن این شاخص (سرانه ها) انجام می شود. بلکه این برنامه ها بیشتر بر اساس تقاضاها، لابی های صورت گرفته و …. انجام می شود. یعنی هر جایی که قوی تر پیگیری کند، نمایندگانی قوی تر و خوش سر و زبان تر داشته باشد، اعتبارات بیشتری خواهد داشت؛ که متأسفانه مصادیق آن زیاد است.
البته علت اساسی دیگری نیز وجود دارد، و آن عدم وجود آمار و اطلاعات کافی از شاخص های برنامه ریزی است. یعنی جایی که آماری وجود نداشته باشد، طبیعتاً نمی توان انتظار داشت سرانه ای تعیین شود و … .
* * * *
امید آن که با توجّه جدی تر مسئولان برنامه ریزی کشوری و استانی بتوانیم گام هایی استوار در جهت نیل به این مطالبات معقول و ضروری برداریم.
انشاء الله