پنج‌شنبه , تیر 26 1404

قدرت‌نمایی خداوند! بازی خداوند!

خوب است نگاهی به قدرت نمایی و حکمت و بازی خداوند عزیزِ قادرِ حکیم، با قلدران و ناسپاسان عالم از سویی و با مستضعفین و مظلومان عالم از سوی دیگر کنیم! زیرا اگر با این الگوی رفتاری خداوند حکیم آشنا شویم هم می توانیم از آن در جهت رسیدن به اهدافمان و هم مقابله با جبهه شیطان بهره مناسب ببریم. ضمن اینکه صبرمان و طاقتمان در مواجهه با موانع بیشتر و توفیقاتمان افزون می گردد.

به طور نمونه فراز و فرودهای داستان یوسف و موسی ع را بنگریم، تا مشخص شود که چگونه خداوند مهربان، همه مستکبران و ظالمان و خدایان پوشالی را به بازی گرفته است!

در اين داستان‏ ها، سخن از قهرمانانى است كه يكى اسير خشم برادران و ديگرى گرفتار ظلم و ستم فرعونيان است و در نتيجه‏ ى اين خشم و اين ستم، يكى در چاه مى‏ افتد و ديگرى در دريا؛ و شنونده داستان تصور می نماید که پايان داستان همین جا توسط نویسنده اعلام می‌شود! در حالى كه اینجا تازه شروع جلوه گری کارگردان است! اینجا تازه اول نمایشنامه است! و آغاز جلوه و ظهور حق!

یوسفِ اسیر حسادت برادران، به چاه می افتد و سپس يوسفِ چاه نشين، به مصر مى ‏رسد و از خانه ‏ى عزيز مصر سر در می آورد و داستان ادامه دارد تا آن‏جا كه يوسف به زندان مى‏ افتد – و در روايت است كه زندان يوسف تقصير خود او بود و نتيجه‏ ى دعايش بود كه گفته بود: «رَبِّ السِّجْنُ احَبُّ الَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنى الَيْهِ» (یوسف: 33) و اگر به خدا واگذار كرده بود، از راهى ديگر نجات مى ‏يافت و اسير زندان نمى‏ شد – و همو از زندان به سلطنت و خزانه‏ دارى مى‏ رسد و کارگردان برادرانش را به سویش هدایت می کند – آن هم به طور شتابان – و يوسف آنها را مى‏ شناسد و آنان نه؛ «فَعَرفَهُم وَ هُمْ لَه مُنْكِرُون» (یوسف: 58) و در ادامه نمایش، کارگردان برادران يوسف و پدر و مادرش را به سوی او بر می گرداند؛ در حالیکه یوسفِ ذلیل اول داستان، اینجا عزیز است!

در داستان موسی ع نیز چنین فراز و فرودهایی وجود دارد! موسى با دست موج به فرعون تقديم مى‏ شود و شاهكار داستان اين‏جاست كه موسى به دست فرعون پرورش می‌يابد و در خانه ‏ى او بزرگ می‌شود؛ همان فرعونى كه به خاطر نابودى موسى و به خاطر جلوگيرى از ظهور او، شكم‏ها پاره كرده و زن‏ها را به ديوار كوبيده و نقشه‏هايى پياده كرده است. نمايشنامه اين است كه انسان‏ خيره سر را با طنزى جانكاه به بازى مى ‏گيرد و نشانش مى‏ دهد كه تو فرعون، تو پروردگار بزرگ، نه پسرى دارى و نه اختيار دلت را و نه اختيار محبت و عشقت را و نه … را دارى كه به دشمن خود، به رقيب خود، دست دل داده‏اى و دشمن خودت را دانسته در خانه‏ ى خودت پرورش داده ‏اى.

اى واى! عجب عصيانگرِ ذليل و عاجزى كه هيچ اختیاری در برابر قدرت نمایی خالق هستی ندارد و حتى اختيار دلش را ندارد – كه خدا در دلش طوفانی بپا کرده و در دلش آتش محبت موسی را افروخته است – بدین سان در ادامه داستان، موسى به كنار شهر مدين می آید و از مدين به وادى طور می رود و سپس به سوى فرعون مى ‏شتابد و جادوگران در مقابلش تسليم مى‏ شوند و ايمان مى ‏آورند و به سجده مى‏ افتند و داستان ادامه دارد تا آن‏جا كه کارگردان، فرعون را به دريا مى‏ كشاند و بنى ‏اسرائيلِ خوار و زبون، ميراث خوار فرعونيان متكبر و جبار مى‏ شوند؛ و اين اراده‏ ى خداست كه: «وَ نُريدُ انْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الوارِثين» (قصص: 5).

در اين دو داستان با ضرب آهنگ ويژه ‏اى از قدرت در حكمت و رحمت و غضب و انتقام خدا سخن به ميان آمده است. در اين دو داستان يوسف و موسی كه از جهت قدرت اقتصادى و شخصيت اجتماعى و نيروى بدنى و شرايط زيست هيچ اند و حتی مغضوب و منفور قدرت‏ هاى حاكم – برادرهاى يوسف و فرعون – هستند؛ در مقابل نقشه ها و تلاش های آن ها برای نابودى شان، محافظ و نگهداری دارند که نه تنها آنها را حفظ می کند که به اوج اقتدار و پيشرفت می رساندشان! و آن قدرت‏ها، پيروز كه نشدند بماند، بلكه خوار و زبون و جيره خوار گشتند!

گر نگه دار من آنست که من می‌‌‏دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌‌‏دارد[1]

و در همين‏جا شنونده  و بیننده داستان، در مى‏ يابد كه بايد در اين كفه و اين سمت – سمت موسى و يوسف – قدرت و حكمتى باشد كه بر آن قدرت‏هاى حاكم و بر آن نقشه ‏هاى دقيق پيروزشان می نماید؛ و آن قدرت و حكمت چيزى جز قدرت مطلقه خداوند و حكمت او و نصر او و فريادرسى او نيست؛ و در همين‏ جا كه هيچ، بلكه در تمام فصول داستان، شنونده خدا را مى‏ بيند و قدرت پشت پرده را مى ‏بيند. لطف و رحمت او را به ضعيف شده ‏ها و ستمديده ‏ها را مى‏ بيند و انتقام و غضب او را مى‏ بيند و غلبه و پيروزى او را مى‏ بيند.[2] آری چه متن و سناریوی قدرتمندی دارد این داستان!

خداوند در این روزها که کشور ایران مورد حمله جنایتکاران عالم قرار گرفته است، به همه مظلومان عالم و به خصوص ملت سر افراز ایران قدرت و صبر و پیروزی بر دشمنان عنایت فرماید.

اندکی صبر سحر نزدیک است

                                                                                                                         انشاءالله


[1] https://ganjoor.net/saeb/divan-saeb/ghazalkasa/sh3325 ؛ دیوان صائب

[2] صفايى حائرى، على، تطهير با جارى قرآن، 3جلد، ليلة القدر – قم، چاپ: اول، 1391 ه.ش. ج‏1 ؛ ص 128-131؛ با دخل و تصرفی آزاد در متن اصلی.

همچنین ببینید

نگاهی راهبردی به انسان بر پایه عقل – اولیاء الهی

در ادامه این سلسله مقالات کوتاه، در صدد بیان مؤلفه های راهبردی «انسان» بر پایه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *