خداوند در کنار ارسال رُسل، انزال کتب هم نموده
و کتب عظیمِ صحف ابراهیم و زبور و تورات و انجیل و قرآن را به بشر هدیه داده است.
قرآن یکی از سرمایههای اصلی انسان برای طی طریق به سمت الله
و موفقیت در کارزار با شیطان است؛
قرآن جلوه تام خدای تعالی است که با همه اسما و صفات، تجلی کرده است؛
قرآن معرف رسول اکرم ص و اولیاء الهی است؛
قرآن عهدنامه خداست با بندگانش!
رسالت اصلی قرآن هدایت و راهنمایی بشر به سوی کمال
و خارج نمودن او از تاریکیها و به سمت نور است.
قرآن با بیان شاخصهای روشن، حق و باطل را از هم جدا نموده است.
قرآن، هم بشارت است و هم انذار؛ هم وعده است و هم وعيد؛
بشارتي به سپاسگزاران و انذاری برای ناسپاسان!
و اگر تمامي جن و انس گرد آيند، نمی توانند سورهای مانند آن بیاورند!
و خداوند خود حافظ و نگهبان قرآن است.
قرآن هم هادی است و هم مضل! هم هدایت میکند و هم گمراه!
مؤمنان را هدایت و ظالمان را گمراه می کند!
انسان با انتخاب آزادانهاش خود را در معرض یکی از دو اسم خداوند قرار میدهد؛
«هادی» یا «مضل»!
شیوه برخورد کفار و مشرکین و منافقین با قرآن:
قاعده کلی مواجهه ناسپاسان عالَم با قرآن چنین مواردی است: استکبار در برابر قرآن
و کفر به آن و استهزاء و تحقیر قرآن و تبلیغ بر علیه قرآن و تحریم و فریبکاری
و بخش بخش کردن قرآن، افزایش دوری و نفرت نسبت به قرآن!
شیوه برخورد مؤمنین با قرآن:
قاعده کلی مواجهه سپاسگزاران در برابر قرآن چنین مواردی است: استماع قرآن،
سکوت در موقع شنیدن قرآن، پناه بردن به خدا در هنگام تلاوت قرآن،
ترتیل قرآن، تلاوت قرآن (در شب و روز)، سجده بر آیات قرآن،
تدبر در قرآن، پند گرفتن از قرآن، متذکر شدن به نکات قرآن،
رها نکردن قرآن، تعلیم قرآن (آموزش دادن قرآن)،
تعلم قرآن (آموختن قرآن)، حفظ قرآن، عمل به قرآن و حمل قرآن.
اما چنین نعمت بزرگی در میان مسلمین مهجور است!
از دلایل این مهجوریت فرهنگ نادرست بهره بردن از قرآن
و ترساندن مردم از فهم قرآن و پیچیده انگاری درک قرآن
و قطع ارتباط میان مردم و قرآن به بهانه تفسیر به رأی نکردن است!
که قطعا دوستان نادان و دشمنان دانا در این امر نقش بسیار موثر دارند!
یکی از بدیهیات عقلی آن است که خالق هر شیئی، لوازم و ابزارهای بکارگیری صحیحش را در اختیار مصرف کننده شیئ قرار دهد! مثلاً از سازنده خودرو بنز انتظار داریم تا انواع کاتالوگ و دستورالعملهای بکارگیری و حفظ و نگهداری و سرویسهای نوبهای و … را به طور دقیق در اختیار خریدار خودرو قرار دهد. خداوند خالق هستی نیز چنین کرده و دستورالعمل صحیح زیستن و مراقبت از آدمی را به همراه متخصصین مربوطهاش در اختیارمان قرار داده است!
بدین منظور خداوند در کنار ارسال رُسل، انزال کتب هم نمود. «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْمِیزانَ لِیَقُومَ اَلنّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: 25) و کتب عظیمِ صحف ابراهیم[1] و زبور[2] و تورات[3] و انجیل[4] و قرآن[5] را به بشر هدیه فرمود.
بنابراین قرآن یکی از سرمایههای اصلی انسان برای طی طریق به سمت الله و موفقیت در کارزار با شیطان است؛ قرآن جلوه تام خدای تعالی است که با همه اسما و صفات، تجلی کرده است؛ قرآن معرف رسول اکرم ص و اولیاء الهی است؛ قرآن عهدنامه خداست با بندگانش!
رسالت اصلی قرآن هدایت و راهنمایی بشر (چه فردی و چه اجتماعی) به سوی کمال[6] و خارج نمودن او از تاریکیها و به سمت نور[7] و نزدیک شدن به خداوند متعال و شناخت حق تعالی است![8] قرآن با بیان شاخصهای روشن، حق و باطل را از هم جدا سازد[9] و موعظه کند[10] و سينهها را شفا دهد[11] و موجب ثباتشان شود[12] و با دعوت به تقوا[13] نوری در دل انسانها ایجاد کند تا هدایت شوند[14] و اقامه عدل قسط نمایند[15].
قرآن، هم بشارت[16] است و هم انذار[17]؛ هم وعده است[18] و هم وعيد[19]؛ بشارتي به مسلمين[20]، مؤمنين[21]، متقين[22]، محسنين[23] و هم انذار است از آتش و عذاب اليم به کافرين[24] و منافقين[25].[26] و اگر تمامي جن و انس گرد آيند، باز ممکن نيست کلامي همسنگ سورهای از اين کتاب را بیاورند![27] و خداوند خود حافظ و نگهبان قرآن است.[28]
قرآن هم هادی است و هم مضل! هم هدایت میکند و هم گمراه! مؤمنان را هدایت و ظالمان را گمراه می کند! «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (اسراء: 82) اثربخشی قرآن مشروط به عمل به تجویزهای آن است! برای همین است که مؤمنین و متقین از آن بهره میبرند و ظالمین نه تنها بهرهای نمیبرند و قرآن شفایشان نمیدهد که قرآن برایشان خسارت است! زیرا آنکه دارو را استفاده نمیکند و بلکه بر خلاف تجویز قرآن عمل میکند، طبیعتاً مریضیاش بیشتر میشود.
پس این انتخاب خود انسان است که از قرآن بهره ببرد و یا از آن ضرر ببیند. « قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدیً وَشِفَاءٌ وَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ»[29] اینجاست که اهمیت «انتخاب»، بیش از پیش مشخص میشود! آری انسان با انتخاب آزادانهاش خود را در معرض یکی از دو اسم خداوند قرار میدهد؛ «هادی» یا «مضل»!
شیوه برخورد کفار و مشرکین و منافقین با قرآن:
ناسپاسان عالَم، اعم از کفار[30] و مشركان[31] و منافقان[32] فاسقان[33] و ظالمان[34] و مفسدان[35] و مجرمان[36] و يهود[37] و بسيارى از بنی اسرائیل[38] و برخى از اهل کتاب[39] و گروهی از عالمان اهل کتاب[40] و برخى احزاب و گروههای عصر نزول[41] و اكثريت مردم[42] در برابر حرکت ضد بیداگرانه و توحیدی قرآن دست به فعالیتهای گوناگونی مانند استکبار در برابر قرآن و کفر به آن و استهزاء و تحقیر قرآن و تبلیغ بر علیه قرآن و تحریم و فریبکاری و بخش بخش کردن قرآن، افزایش دوری و نفرت نسبت به قرآن و حق و افزایش انکار و ناسپاسی زدند تا مانع از نفوذ قرآن و در نتیجه مانع رشد و تعالی دین اسلام شوند.
شیوه برخورد مؤمنین با قرآن:
در مقابل ناسپاسان، مؤمنین و سپاسگزاران درگاه الهی هستند که برخوردی متفاوت با قرآن مینمایند. چند قاعده کلی در اینجا وجود دارد؛ مانند استماع قرآن، سکوت در موقع شنیدن قرآن، پناه بردن به خدا در هنگام تلاوت قرآن، ترتیل قرآن، تلاوت قرآن (در شب و روز)، سجده بر آیات قرآن، تدبر در قرآن، پند گرفتن از قرآن، متذکر شدن به نکات قرآن، رها نکردن قرآن، تعلیم قرآن (آموزش دادن قرآن)، تعلم قرآن (آموختن قرآن)، حفظ قرآن، عمل به قرآن و حمل قرآن.
چنین نعمت بزرگی در میان مسلمین مهجور است! «وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا» (فرقان: 30) یعنی مسائل مهم قرآنی رها شده و به الفاظ و عبارات قرآن و ظاهر قرآن توجه بیش از حد شده و در آن تدبر نمی شود و در شئون مختلف زندگی وارد نمی شود و دستورها و فرمان های الهی قرآن[43] بی توجهی می شود!
از دلایل این مهجوریت فرهنگ نادرست بهره بردن از قرآن و ترساندن مردم از فهم قرآن و پیچیده انگاری درک قرآن و قطع ارتباط میان مردم و قرآن به بهانه تفسیر به رای نکردن است! که قطعا دوستان نادان و دشمنان دانا در این امر نقش موثر دارند!
——————————————
[1] «إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى * صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى» (اعلی: 18-19)
[2] «إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عيسى وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً» (النساء: 163)
[3] «نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ» (آل عمران: 3)
[4] همان
[5] «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلًا» (انسان: 23)
[6] «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ» (بقره: 185) قرآن در ماه رمضان نازل شده تا هدايت مردم و بياناتى از هدايت و جدا سازنده حق از باطل باشد.
[7]. «وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» (مائده: 16) و نيز: ابراهيم: 1، حديد: 9، طلاق: 11
[8] ترجمه تفسير الميزان، ج10، ص:248-249 / رسالت قرآن، پیشینه، فوائد / عبدالکریم بهجت پور مجید چهری / منبع: حسنا سال ششم بهار 1393 شماره 20 / http://ensani.ir/fa/article/349268/
[9]. «تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ» (فرقان: 1)؛ «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» (طارق: 13) و نيز: بقره: 185، آلعمران: 4؛
[10]. «هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ» (آلعمران: 138) و نيز: هود: 120، يونس: 57، نور: 34
[11]. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ» (يونس: 57) و نيز: اسراء: 82، فصلت: 44
[12]. «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا» (نحل: 102)
[13]. «أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا» (اعراف: 63)
[14]. «وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا» (شوري: 52) و نيز: بقره: 159، انعام: 157، نور: 46، زمر: 41
[15] «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْمِیزانَ لِیَقُومَ اَلنّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: 25)
[16]. «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ… وَبُشْرَى» (نحل: 89)
[17]. «وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ» (انعام: 19)
[18] «وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ» (توبه: 111)
[19]. «وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ» (طه: 113) و نيز: ق: 45
[20]. «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ… وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ» (نحل: 89)
[21]. «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ… وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ» (اسراء: 9) و نيز: کهف: 2، نمل: 1-2
[22]. «فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ» (مريم: 97)
[23]. «وَهَذَا كِتَابٌ … وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ» (احقاف: 12)
[24]. «وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ» (توبه: 3)
[25]. «بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا» (نساء: 138)
[26]. قطره از باران: برداشتهایی از سوره حمد / همایون هنربخت / ناشر: ذکرا / 1400 / صص 15-30
[27]. «فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ» (طور: 34)
[28]. «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (حجر: 9)
[29] فصلت: 44
[30] «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ …» ( سبأ: ۳۱)
[31] «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلًا ما تُؤْمِنُونَ» ( حاقّه: ۴۰-41)
[32] «بَشِّرِ الْمُنافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً … إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها …» ( نساء: ۱۳۸ و 140)
[33] «وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ ما يَكْفُرُ بِها إِلَّا الْفاسِقُونَ» ( بقره: ۹۹)
[34] «وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ … بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ … فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ» ( یونس: ۳۷ و 39)
[35] «وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ … وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ» ( یونس: ۳۷ و 40)
[36] «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ» ( حجر: ۹ و 12-13)
[37] «قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ … مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ» ( بقره: ۹۷-98)
[38] «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ … وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِيِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ» ( مائده: 78 و ۸۱)
[39] «وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ …. » ( آلعمران: ۱۹۹)
[40] «يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ» ( آلعمران: ۷۰)
[41] «… وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ …» ( هود: ۱۷)
[42] «أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ … وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ» ( هود: ۱۷)
[43] خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۲۲۰، تهران، بی تا.