یکشنبه , تیر 1 1404

مدل برنامه ریزی راهبردی؛ مدلی الهی یا شیطانی؟!

یکی از اشکالاتی که بعضاً در موضوع «برنامه ریزی راهبردی» و «الگوهای برنامه ریزی راهبردی» گفته می شود، آن است که می گویند الگوی برنامه ریزی راهبردی، الگویی غیر دینی و غیر اسلامی است! و بهره گیری از آن، ما را از خدا و پیغمبر و اهل بیت طاهرینشان ع دور می کند! چرا؟ برای اینکه منشأ آن غیر مسلمانان هستند و نیز در آن پای «منفعت و ضرر» و «سود و زیان» و «قوت و ضعف» و «تهدید و فرصت» به میان می آید!

در پاسخ باید گفت که این الگو، نقش یک «ابزار» را ایفا می کند! و می تواند الهی و یا شیطانی عمل کند! مانند یک چاقو که مهم نیست سازنده اش مسلمان بوده یا کافر! اما این چاقو می تواند قلب یک انسان را هدف گرفته و ناجوانمردانه او را بکشد و یا همان قلب را هدف بگیرد و انسانی را از خطر مرگ با بیماری قلبی نجات دهد! پس اگر ابزار برنامه ریزی راهبردی بر مبنایی عقلی و الهی استوار شد، قطعاً نتیجه عقلایی به شما می دهد و اگر بر مبنایی جاهلانه و شیطانی سوار گردید و به دنبال تأمین منافع نفسانی بود، قطعاً شما را به بیراهه خواهد برد!

 

اجازه دهید کمی درباره اش صحبت نماییم؛ همانطور که در بخش انسان شناسی بیان خواهد شد، انسان دارای چهار قوه عقل و شهوت و غضب و وهم است؛ که عقل پیامبر درون و قطب نمای انسان است به سمت حق و حقیقت؛ و شهوت جلب کننده منفعت است؛ و غضب دفع کننده ضرر است؛ و وهم ابزار برنامه ریزی و تدبیر است؛ و دو حالت کلی وجود دارد: حاکمیت عقل بر سایر قوا (که نتیجه اش فلاح و رستگاری است) و مغلوبیت عقل و حاکمیت سایر قوا (که نتیجه اش شقاوت و بدبختی است)!

نکته: دراینجا تحت سیطره عقل بودن شهوت و غضب بسیار مهم است؛ زیرا اگر عقل حاکم بود، منافع و ضررها عقلانی و الهی تدوین می شوند و اگر عقل مغلوب بود، اینها شیطانی تعیین می شوند!

 

حالا به سراغ تعیین و تدوین مولفه های برنامه ریزی راهبردی می رویم تا مشخص شود آیا این ابزار الهی است یا شیطانی؟! ابتدا با رویکردی عقلانی (غلبه عقل) بررسی می کنیم:

  • در تدوین رسالت؛ با بکارگیری عقل و شرع، رسالت و فلسفه وجودی انسان را تعیین می کنیم؛
  • سپس چشم انداز انسان، با بکارگیری عقل وشرع تعیین می گردد؛
  • بر اساس رسالت و چشم انداز و با بکارگیری مستمر عقل و شرع، سیاست ها و ارزش‌ها تعیین می شوند؛
  • در گام بعدی با بکارگیری شهوت و غضبی که در تابعیت عقل هستند، منافع و ضررهای محتمل برای انسان مشخص می شوند؛ و با بکارگیری منافع و ضررها، تهدیدات و فرصت ها و نیز قوت ها و ضعف ها تعیین می شوند؛
  • و بر اساس همه این داده های عقلانی و با بکارگیری قوه وهم (که در سیطره عقل است)، برنامه راهبردی تدوین می شود و طبیعتاً انتظاری بجز عقلایی و الهی بودن نتایج این برنامه ریزی نخواهیم داشت.

 

در حالت مقابل، اگر عقل، مغلوبِ شهوت و غضب و وهم بود، همه این موارد با رویکردی شیطانی تعیین و تدوین می شوند و مسلماً نتیجه اش شیطانی خواهد بود! پس همواره باید به این نکته مهم توجه کنیم که اساس برنامه ریزی راهبردی بر مبنای مبانی عقلی و دینی استوار باشد.

همچنین ببینید

نگاهی راهبردی به انسان بر پایه عقل – جهان هستی

در ادامه این سلسله مقالات کوتاه، در صدد بیان مؤلفه های راهبردی «انسان» بر پایه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *