پنج‌شنبه 19 مهر 1403

چهارده فن خاص مقابله با شیطان

 

در بخش قبلی فنون عمومی مقابله با شیطان را بیان داشتیم، یعنی فنونی که برای مقابله با همه فنون شیطان کاربرد دارد. اینک در ادامه به بیان بدل‌هایی برای مقابله با چهارده فن شیطان می‌پردازیم.[1] لازم به ذکر است که شرح هر یک از فنون شیطان را در «کتاب شیطان شناسی؛ با رویکردی راهبردی و سیستمی» ارائه نمودیم و اینک در ادامه، راهکارهای مقابله با این فنون شیطان را بیان می‌کنیم. البته دقت فرمایید که این‌ها فقط مصادیقی هستند که برای ذهنیت دادن به مخاطب بیان می‌شوند و قابل توسعه، توسط مخاطبان گرامی هستند.

توجه فرمایید همانطورکه در ابتدای بخش «شیوه‌ها و فنون مقابله با شیطان» بیان شد، فنون مقابله در هر یک از سه حیطه شناختی، انگیزشی و رفتاری قابل بررسی هستند.

1 – فنون مقابله با اختلاف و تفرقه‌اندازی

شیطان با این فن در صدد نفوذ مرموزانه در صفوف مؤمنان و گِل آلوده کردن و گسستنِ روابط بین آن‌ها و ایجاد اختلاف و تفرقه میان بین مؤمنان و نیز آحاد مردم هست! و با کمک این فن، شیطان تلاش دارد تا بین مردم، بین زن و شوهر، بین مؤمنان و … ایجاد تفرقه نماید؛ و نقطه مقابل آن تفرقه، وحدت و اتحاد است![2]

ما در ادامه به تعدادی از فنون مقابله با این فن شیطان، در سه ساحت شناختی، انگیزشی و رفتاری اشاره خواهیم نمود.

1 -1 – بدل فن اختلاف و تفرقه‌اندازی (حیطه شناختی)

یکی از اولین گام‌های مقابله با این فن شیطان، شناخت ماهیت و ریشه‌ها و زمینه‌ها و راه‌های مقابله با اختلاف و تفرقه است؛ زیرا شناخت و مقابله با ریشه‌ها و علل بروز موضوعات کمک مهمی در مقابله با پدید آمدن آن‌ها می‌کند؛ بنابراین در اینجا به چند موردش اشاره می‌کنیم.

1 -1 -1- ایجاد آگاهی

نا آگاهی یکی از علل اصلی اختلاف و تفرقه است. چنانچه فرمود: «هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (آل عمران: 66) هان اى اهل كتاب، گرفتم كه در آنچه بدان علم داريد مجادله‌تان روا باشد، چرا در آنچه بدان علم نداريد مجادله مى‌كنيد؟ در حالى كه خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.

اگر انسان بتواند در خودش و اطرافیانش و در جامعه ایجاد آگاهی و علم کند بسیاری از اختلافات ریشه‌کن خواهند شد! و بسیاری از جنگ‌ها و کشتارها و فتنه‌ها و … منتفی خواهند گشت.

1 -1 -2- بدانیم که ملاک برتری تقواست نه قوم و نژاد و جنسیت و مال

اگر کسی ملاک برتری و فضیلت را در برتری قومی و نژادی و جنسیتی و … بداند؛ آن وقت است که برای کسب برتری به میدان کارزار با دیگران خواهد آمد؛ اما اگر بداند که ملاک برتری نزد پروردگار سبحان، تقوی است آن وقت بسیاری از اختلافات از بین می‌رود. «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ» (حجرات: 13) اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (این‌ها ملاك امتیاز نیست)، گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است.

1 -1 -3- شناخت منافقین و عوامل تفرقه

شناخت کسانی که درصدد ایجاد اختلاف و تفرقه هستند نیز یکی از روش‌های مهم مقابله است. کسانی که معمولاً به طور منافقانه و ظاهری زیبا و فریبنده ادعا و می‌کنند و حتی سوگند می‌خورند که فقط نیت خیر دارند. «… وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ» (توبه: 107) آن‌ها سوگند یاد می‌کنند که قصدی جز نیکی نداشته‌ایم! و خداوند گواهی می‌دهد که آن‌ها دروغگو هستند! و تازه گاهی ظاهر کارشان دین و مذهب است! مانند کسانی که در پوشش ساختن مسجد در صدد ایجاد تفرقه بین مؤمنان بودند! همان مسجدی که خداوند اسمش را مسجد ضرار نهاد! «وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ» (توبه: 107) و آن‌هایی كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و كمينگاهى است براى كسى كه قبلاً با خدا و پيامبر او به جنگ برخاسته بود.

بنابراین برای مقابله با این فن شیطان باید دوست را از دوست؛ و گرگ را از میش؛ و فرشته را از دیو؛ و ظالم را از مظلوم باید شناخت.[3]

1 -1 -4- تعیین مرجع حل اختلاف

به‌هرحال انسان‌ها دارای اختلاف نظر خواهند بود و انسان عاقل و جامعه هوشمند باید مرجعی را برای حل اختلافات تعیین نماید. جایگاهی که هم دانا و عاقل و هم مورد قبول همه باشد. خداوند این مرجع حل اختلاف را «خدا و پیامبر» می‌داند. «… فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ …» (نساء: 59) و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آن‌ها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید![4]

1 -1 -5- توجه به نقاط مشترک

توجه دادن به نقاط مشترک باعث می‌شود تا انسان‌ها راحت‌تر با اختلافاتشان کنار بیایند. به همین دلیل خداوند بر این نقاط مشترک تأکید نموده است و اشخاص را به یگانه شدن حول این محورها فرا می‌خواهند![5] مانند اینکه همه انسان‌ها از خاک آفریده شده‌اند[6]؛ همه از یک پدر و مادر هستند[7]؛ و … .

1 -2 – بدل فن اختلاف و تفرقه‌اندازی (حیطه انگیزشی)

یکی از دیگر از گام‌های مقابله با این فن شیطان، تحریک احساسات و ایجاد حب و بغض و ایجاد گرایش و تمایل و ایجاد احساس نیاز و ارزش‌دهی و ایجاد عاطفه مثبت و نفی عاطفه منفی است! به طوریکه زمینه انگیزشی برای وحدت و اتحاد را به وجود آورد و زمینه انگیزشی برای اختلاف و تفرقه را از بین ببرد! در اینجا به چند مورد از این فنون اشاره می‌نماییم.

1 -2 -1- صبر کنید و نزاع نکنید

خداوند در مقابل این فن شیطان، به مؤمنان می‌گوید صبر کنید و نزاع نکنید و نتیجه نزاع را به ایشان می‌فهماند؛ که اگر نزاع کردید شوکت و جلالتان از بین می‌رود و برایشان ایجاد انگیزه می‌کند که اختلاف و دعوا نکنند! «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» (انفال: 46) و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید تا سست نشوید و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است!

آری در مسیر وحدت، نیاز به صبر و شکیبایی و ایثار و تحمل موارد خلاف میلمان و یا عدول از خواسته‌های‌ شخصی و حزبی‌مان و … هست؛ همچون مولا علی ع استخوان در گلو و خار در چشم، صبوری کرد تا وحدت حفظ شود![8]

1 -2 -2- خود را به صبر وادار کنید!

بالاتر از صبر کردن و نزاع نکردن، ایجاد ملکه صبر است! خداوند می‌فرماید: «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» (کهف: 28) و همراه با كسانى كه هر صبح و شام پروردگارشان را مى‌خوانند و خشنودى او را مى‌جويند، خود را به صبر وادار؛ و نبايد چشمان تو براى يافتن پيرايه‌هاى اين زندگى دنيوى از اينان منصرف گردد؛ و از آن كه دلش را از ذكر خود بى‌خبر ساخته‌ايم و از پى هواى نفس خود مى‌رود و در كارهايش اسراف مى‌ورزد، پيروى مكن. آری برای رسیدن به تعالی فردی و اجتماعی، باید صبور شد! به خصوص با خوبان باید صبوری کرد و بر موضوعات ناخوشایند برای دستیابی به اهداف متعالی صبوری کرد.

1 -2 -3- تغافل نمایید! شتر دیدی ندیدی!

یکی از فنون مقابله با اختلاف، تغافل است! البته مشخص است که غفلت با تغافل متفاوت است. غفلت یعنی فردی از موضوعاتی غافل باشد و به آن‌ها التفات و توجهی نکند و از آن‌ها بی‌اطلاع بماند؛ اما تغافل به معنی «غفلت نمودن بی غفلت» و یا «خود را غافل وانمودن» است![9] اولی (غفلت) مذموم است و دومی (تغافل) ممدوح!

امام على عليه السلام فرمودند: «إنّ العاقِلَ نِصفُهُ احتِمالٌ، ونِصفُهُ تَغافُلٌ.»[10] خردمند، نصفش تحمل و بردبارى است و نصف ديگرش تغافل؛ و نیز فرمودند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عمّا يَعلَمُ.»[11] بهترین اخلاقِ بزرگوارى، بى‏خبر وانمود كردن خود است از آنچه مى‏داند.

پس برای آنکه ایجاد اختلاف و تفرقه نشود، انسان عاقل خودش را به بی‌خبری می‌زند و بدین وسیله بسیاری از کیدهای شیطان مرتفع می‌شود.

1 -2 -4- بزرگان؛ با هم وحدت کنید!

اگر بزرگان و خواص و حاکمان جامعه‌ای اختلافات را کنار گذاشتند، بسیاری از تفرقه‌ها در درون جامعه از بین خواهد رفت! بنابراین یکی از بدل‌های اختلاف‌افکنی شیطان ایجاد وحدت میان خواص جامعه است!

امام علی ع خطاب به قضات می‌فرماید: «أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ، أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ‏؟»[12] آيا خداى سبحان آنان را به اختلاف فرمان داده و اكنون از او فرمان مى برند يا آنان را از اختلاف نهى كرده و اكنون عصيان می‌ورزند؟ در این خطبه روی سخن، آدم‌های معمولی و کوچه و بازار نیست، بلکه همه آنانی است که مردم آن‌ها را به عنوان نمایندگان دین می‌شناسند. اختلاف و بی‌تقوایی در میان خواص اهل دین، صدمات و لطمات جبران ناپذیری را وارد می‌کند؛ کما اینکه از صدر اسلام تا کنون بیشترین ضربه را همین افراد جاهل زده‌اند. ماجرای «سقیفه»، ماجرای «شریح قاضی» و … را که فراموش نکرده‌اید؟![13]

1 -2 -5- از سرنوشت دیگر امت‌ها عبرت بگیرید

تفرقه، عامل شکست ملت‌ها؛ و وحدت عامل پیروزی‌شان بوده و خواهد بود! از این اصل تاریخی عبرت بگیریم و به مقابله با شیطان برویم!

امام علی (ع) می‌فرماید: «از كيفرهايى كه بر اثر كردار بد و كارهاى ناپسند بر امّت‌های پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد و حالات گذشتگان را در خوبی‌ها و سختی‌ها به ياد آوريد، … پس آنگاه كه در زندگى گذشتگان مطالعه و انديشه می‌کنید، عهده‌دار چيزى باشيد كه عامل عزت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت، … كه از تفرقه و جدايى اجتناب كردند و بر وحدت و همدلى همت گماشتند و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند؛ و از كارهايى كه پشت آن‌ها را شكست و قدرت آن‌ها را در هم كوبيد، چون کینه‌توزی با يكديگر، پر کردن دل‌ها از بخل و حسد، به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن و دست از يارى هم كشيدن، بپرهيزيد.»[14]

1 -2 -6- از تعصب جاهلانه پرهیز کنید

تعصب، ابلیس را شیطان کرد! «ابلیس به خاطر اصل و گوهر خويش در برابر آدم عصبيّت نشان داد و بر او به دليل خلقتش [از گل‏] خرده گرفت و گفت: من از آتشم و تو از گِلى؛ و اما توانگران مرفه و عيّاش امت‏ها، به خاطر فراوانى نعمت [اموال و اولاد] تعصّب ورزيدند و گفتند كه ما دارایی‌ها و فرزندان بيشترى داريم و هرگز به عذاب گرفتار نخواهيم شد.»[15]

پیامبر عظیم‌الشأن اسلام ص فرمودند: «مَن تَعَصَّبَ أو تُعُصِّبَ لَهُ فقَد خَلَعَ رِبْقَ الإيمانِ مِن عُنُقِهِ.»[16] کسی که تعصب بورزد یا به وی تعصب بورزند، حلقه ایمان را از گردن خویش باز کرده است؛ و همین تعصب جاهلانه است که دستمایه بسیاری از اختلافات می‌شود!

1 -2 -7- کینه‌ها و کدورت‌ها را رفع کنید

یکی از بارزترین آثار هوی خواهی و هوی پرستی، کینه‌جویی، دشمنی و انتقام است که البته معرکه بیار این قائله هم شیطان رجیم است (مائده: 91) و همان‌طور که می‌دانیم کینه و نفرت و دشمنی، از مهم‌ترین اسباب زمینه‌ساز اختلاف و تفرقه است. «وَ الَّذینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» (حشر: 10) و كسانى كه بعد از آن‌ها آمدند و می‌گویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز و در دل‌هایمان حسد و کینه‌ای نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا، تو مهربان و رحیمى!»

1 -2 -8- حسادت را کنار بگذارید

حسادت باعث و عامل اختلاف بین اشخاص و گروه‌ها می‌شود؛ مانند داستان حضرت یوسف و اختلاف برادرانش با او! «… وَ قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْياي مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِکمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيطانُ‏ بَينِي وَ بَينَ إِخْوَتِي»[17]

1 -2 -9- خود پرستی و خودخواهی را کنار بگذارید

از دیگر عوامل اختلاف و تفرقه، خودپرستی و خودخواهی و هواهای نفسانی است! که یکی از بارزترین آثارشان، کینه‌جویی، دشمنی و انتقام است! و این خود پرستی باعث دعواهای بسیار بر منافع شخصی و گروهی و حزبی و جناحی می‌شوند. «قُلْ إِنِّی نُهیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدینَ» (انعام: 56) بگو: من از پرستش كسانى كه غیر از خدا می‌خوانید، نهى شده‌ام! بگو: من از هوى و هوس‌های شما، پیروى نمی‌کنم اگر چنین كنم، گمراه شده‌ام و از هدایت‏ یافتگان نخواهم بود!

1 -2 -10- میان مؤمنان برادری و الفت ایجاد کنید

یکی از مهم‌ترین زمینه‌های ایجاد اتحاد و همبستگی میان افراد جامعه، ایجاد الفت برادری بین آنان است؛ قرآن کریم با ایجاد برادری میان مؤمنان (خصوصاً مهاجرین و انصار)، الفت و وحدت عجیبی در جامعه مسلمان برقرار ساخت. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (حجرات: 10) جز این نیست كه همه مؤمنان با هم برادرند بنابراین [در همه نزاع‌ها و اختلافات‏] میان برادرانتان صلح و آشتى برقرار كنید و از خدا پروا نمایید كه مورد رحمت قرار گیرید.

1 -2 -11- به ریسمان الهی چنگ زنید

خداوند چنگ زدن به ریسمان الهی – که همان قرآن و رسول خدا ص است[18] – را مقدمه عدم پراکندگی مردم می‌داند و می‌فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (آل‏عمران: 103) و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام و هر گونه وسيله وحدت‏]، چنگ زنيد و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او ميان دل‌های شما، الفت ايجاد كرد و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفره‏اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد؛ شايد پذيراى هدايت شويد.

و مشخص است اطاعت از خدا و رسول ص و اهل بیت رسول الله ع در یک امتداد هستند. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً» (النساء: 59) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولوالأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آن‌ها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است.

1 -3 – بدل فن اختلاف و تفرقه‌اندازی (حیطه رفتاری)

با بهره‌گیری از دو دسته بدل (شناختی و انگیزشی) برای این فن شیطان، اکنون به ساحت رفتاری وارد می‌شویم در ادامه به تعدادی از این بدل‌ها اشاره می‌نماییم.

1 -3 -1- مراعات حقوق برادری

قرآن مؤمنان را به مثابه جان‌های یک دیگر دانسته و از آنان می‌خواهد که به خویشتن عیب نگیرند (حجرات: 11) و بر حرمت سوءظن و تجسس (حجرات: 12) و تهمت‌های ناروا (نور: 23) و غیبت کردن مؤمن (حجرات: 12) و کینه مؤمنان در دل داشتن (حجر: 47) تأکید نموده و بالاتر اینکه دستور دعا برای زدودن کینه درباره برادران دینی داده (حشر: 10) است! در روایتی از امام کاظم ع برای برادر ایمانی، هفت حق معرفی شده که با عدم مراعات هر یک از آن‌ها، از ولایت الهی خارج می‌شود.[19]

1 -3 -2- پرهیز از کشمکش و جدال و مراء

از دیگر راه‌های عملی مقابله با این فن، پرهیز از کشمکش و جدال و مراء است؛ چنانچه پیامبر گرامی اسلام ص فرمودند: «پس از نهی از بت‌پرستی، از چیزی به اندازه کشمکش کردن با مردم نهی نشدم».[20] زیرا چنانچه امام على عليه السلام فرمودند: «مُنازَعَةُ السُّفَّلِ تَشِينُ السّادَةَ.»[21] كشمكش با فرومايگان، بزرگان را بدنام مى‏كند؛ و تفرقه را دامن می زند.

1 -3 -3- اصلاح ذات البین

به رغم وجود همه تلاش‌ها برای ایجاد وحدت، بالاخره اختلاف امری طبیعی در جوامع به حساب می‌آید. برای همین خداوند در موارد مختلفی مانند تقسیم بیت‌المال باشد (انفال: 1)، جنگ و قتال بین مؤمنان (حجرات: 9)، اصلاح میان زن و شوهر پیشنهاد می‌کند: (نساء: 35) و … امر به میانجیگری و اصلاح ذات البین داده است؛ و امیرالمؤمنین ع در وصیت‌نامه خود[22] وصیت به ايجاد صلح و آشتى در ميان اشخاص فرموده‌اند.[23]

1 -3 -4- برخورد مادرانه!

ایثار و گذشت و بزرگ‌منشی و خلاصه رفتار مادرانه یکی از راه‌های مقابله با فن تفرقه شیطان است! اگر بزرگان جامعه «خود» را نادیده گرفتند و برخوردی مادرانه با موضوعات پیدا کردند بسیاری از اختلافات حل می‌شود. همان‌طور که در قضیه داوری امیرالمؤمنین علی ع میان دو زن که ادعای مادری یک طفل را داشتند، حضرت دستور دادند طفل را به دو نیم کنند و هر تکه را به یکی از دو زن بدهند؛ در اینجا مادر حقیقی طفل برای حفظ فرزند از حق خود گذشت و حضرت از اینجا حکم کردند که این مادر طفل همین زن است![24]

1 -3 -5- رجوع به داوری

یکی از راه‌های عملی مبارزه با این فن شیطان رجوع به داوری صالحه است! همان‌که خداوند فرمود: «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (نساء: 65) به پروردگارت سوگند که آن‌ها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند؛ و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند؛ و کاملاً تسلیم باشند.

1 -3 -6- حذف عوامل تفرقه؛ حتی اگر مسجد و امور مقدس باشد

پس از شناخت عوامل تفرقه، باید اقدام به حذفش نمود! به مثال مسجد ضرار دقت فرمایید! وقتی منافقان به بهانه‏ افراد ناتوان و بیمار، در برابر مسجد قُبا مسجدى ساختند برای نقشه چینی عليه مسلمين و ترويج كفر به خدا و رسول و تفرقه ميان مؤمنين‏؛ آیه نازل شد و نیّت شومشان را بر ملا کرد؛ بنابراین، پیامبر فرمان داد مسجد را آتش بزنند و ویران کنند و محل آن را زباله‏دان کنند.[25]

این بدان دلیل است که هرگونه ضررى در اسلام ممنوع شمرده شده است: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: «لا ضَرَرَ ولا إضرارَ في الإسلامِ، فَالإسلامُ يَزيدُ المُسلمَ خَيراً ولايَزِيدُهُ شَرّاً.»[26] در اسلام ضرر و زيان زدن به ديگران ممنوع است‏؛ زيرا اسلام بر خير مسلمان مى‏افزايد و شری به او نمى‏رساند. در داستان گوساله سامری نیز حضرت موسی ع چنین عمل نمود.[27]

1 -3 -7- انجام برنامه‌های عبادی

اعمال عبادی در اسلام، به گونه‌ای انجام گرفته که فرد و اجتماع را خواسته یا ناخواسته به همگرایی و یگانگی عملی فرا می‌خواند؛ مانند دعا و نماز و نماز جماعت و نماز جمعه و حج و عمره![28]

همچنین ببینید

طاغوت صهیونیسم و پاسخ به یک شبهه

در ادامه مباحث شیطان شناسی و شیطان ستیزی در اینجا می خواهیم به یک شبهه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *