تصمیمگیری یکی از مهمترین وظایف مدیریت است، بهطوریکه هربرت سایمون[1] تصمیمگیری را با مدیریت یکی میداند. نیومن[2] نیز کیفیت مدیریت را تابع کیفیت تصمیمگیری میداند. لذا از دیدگاه این صاحبنظران اساس مدیریت سازمانها تصمیمگیری است.
بنابراین تصمیمگیری مستلزم انتخاب راهی از میان راههاست؛ یعنی اگر تنها یک راهکار وجود داشته باشد دیگر تصمیمگیری معنا ندارد. پس میتوان گفت که تصمیمگیری عبارت است از انتخاب یکی از راهحلهای ممکن.
ازاینرو ضرورت وجود روشهایی علمی که انسان را در این زمینه یاری کند کاملاً محسوس است. از طرفی بهندرت پیش میآید که فرد یا سازمان بر اساس یک معیار تصمیم بگیرند و معمولاً اکثر تصمیمگیریها بر اساس چند معیار است.
پس میتوان گفت که در موضوع تصمیمگیری اصول زیر حاکم است: (افشار کاظمی 1389)
تصمیم گیری عبارت از انتخاب یکراه از میان راهکارهای موجود است.
برای تصمیم گیری نیاز به شاخص داریم.
وقتی چند شاخص برای تصمیم گیری داشته باشیم خصوصاً وقتی شاخصها متعارض باشند، تصمیم گیری سخت میشود.
تئوریهای تصمیم گیری به دنبال روشهای ضابطهمند برای بهترین تصمیم هستند.
در دانش مدیریت موضوعی در این باب مطرح شده که به آن تصمیمگیری خبره و یا تصمیمگیری چند معیاره[3] میگویند. یکی از دانشمندان این عرصه فردی به نام توماس ال ساعتی[4] است که در تحول این دانش نقش مهمی داشته است.
انواع حالتهای تصمیمگیری
انواع حالت های تصمیمگیری بر اساس فضایی که موضوع را بررسی میکنیم و نیز تعداد معیارهای تصمیمگیری میتواند به حالات زیر تقسیم شود. (نجفی 1389)
تصمیمگیری چند معیاره
تصمیمگیری چند معیاره به دو نوع تصمیمگیری چند شاخصه و چند هدفه تقسیم میشود. (افشار کاظمی 1389)
تصمیمگیری چند معیاره یا چند شاخصه دارای تکنیکهای مختلفی از جمله AHP، ANP، SAW، TOPSIS و … است، که در هر تحقیقی متناسب با شرایط آن از یکی از این تکنیک ها استفاده می شود.
—————————————
[1] Herbert A. Simon
[2] Newman
[3] Multiple Criteria Decision Making
[4] Tomas L Saaty