اسلام دین عقلانیت و زیبایی هاست. چند وظیفه را که به ظاهر متضاد ولی در باطن حق است را ملاحظه می کنید. خدا همه ما را عالم و عامل به حق قرار دهد.
———————
وظیفه گوینده: چیزی را بگوید که خود به آن عمل می کند.
رطب خورده منع رطب چون کند؟
امام صادق (ع): «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم» یعنی: مردم را با غیر زبانهایتان دعوت کنید. [1]
وظیفه شنونده: سخن حق را از هر کس و با هر ویژگی ای بگیرد و به آن عمل کند. خواه گوینده عامل باشد یا نباشد. خواه کافر و منافق باشد، خواه مؤمن و متدین.
قال الباقر (ع): «خُذُوا الكلِمَةَ الطَّيبَةَ مِمَّن قالَها و إن لَم يعمَل بِها» یعنی: سخن طیب و پاکیزه را از هرکه گفت، بگیرید، اگرچه او خود به آن عمل نکند.[2]
قال علی (ع): «خذوا الحکمة ولو من المشرکین » یعنی: حکمت را فرا بگیرید اگرچه از مشرکین باشد.[3]
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «الحکمة ضالة المؤمن فخذ الحکمة ولو من اهل النفاق » یعنی: حکمت گمشده مؤمن است پس حکمت را فراگیرید گرچه از اهل نفاق باشد.[4]
و پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خذوا الحق من اهل الباطل و لا تاخذوا الباطل من اهل الحق، کونوا نقاد الکلام » یعنی: حق را از اهل باطل اخذ کنید و باطل را از اهل حق دریافت نکنید، نقاد سخن باشید.[5]
————————–
و اما:
وظیفه قرض گیرنده: مبلغی بیشتر به قرض دهنده بدهد.
وظیفه قرض دهنده: مبلغ بیشتر را نگیرد.
———————-
و پر است اسلام، از این ظرافت ها و زیبایی ها.
———————-
[1] کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365، ج 2، ص 78
[2] تحف العقول، ص391. بحارالانوار ج 110 ص160، ج75 ص 170
[3] بحارالانوار، ج 1، ص 18
[4] همان
[5] همان