جمعه 4 فروردین 1402

من یاغی نیستم!

 روزی مرحوم  مشغول وضو گرفتن بودند، شخصی با عجله آمد، وضو گرفت و داخل مسجد شد و به نماز ایستاد، چون مرحوم کاشی خیلی مؤدّب وضو می‌گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را به جا می‌آورد؛ تا وضوی آخوند تمام شود، آن فرد نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود و هنگام خروج با ایشان رو به رو شد، مرحوم کاشی پرسیدند:

– مرحوم آخوند: چه کاری انجام دادی!؟

-گفت : هیچی،

– مرحوم آخوند: تو هیچ کار نمی‌کردی!؟

– نه!

-مرحوم آخوند: مگر نماز نمی‌خواندی!؟

-نه!

– مرحوم آخوند : من خودم دیدم داشتی نماز می‌خواندی.

-نه آقا اشتباه دیدی!

– مرحوم آخوند: پس چه کار می‌کردی!؟

– آن شخص یک جمله گفت که تأثیر عجیبی بر مرحوم آخوند کاشی گذاشت.

گفت: فقط آمده بودم بگویم خدایا من یاغی نیستم و بیاد شما هستم، همین

.

این جمله در مرحوم آخوند خیلی تأثیر گذاشت، بطوریکه تا مدّت ها هر وقت از احوال آخوند می‌پرسیدند،

ایشان با حال خاصی می‌فرمود: من یاغی  نیستم، خدایا من و دوستانم یاغی نیستیم! بنده ایم و اگر اشتباهی کردیم به لحاظ جهل بوده، لطفا همین جمله را از ما قبول کن.1

——————————————

1.    با اقتباس و ویراست از کتاب حدیث دل سپردن

https://hawzahnews.com/x55QS

همچنین ببینید

نقدی بر تصمیم اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر حذف اعضای حقوقی‌اش

به نقل از جامعه خبری تحلیلی الف علی ماهرالنقش بر اساس شنیده‌های مورد وثوق، شورای …