چهارشنبه 15 آذر 1402

آیا مدیریت نمودن فرهنگ، امری مطلوب و پسندیده است؟

روزنامه اصفهان زیبا – 21 مهر  ۱۳۹۴

 

در ادامه سلسله مقالات مدیریت جامع فرهنگ پس از بیان ضرورت موضوع، چند سوال کلیدی درباره فرهنگ مطرح کردیم و سپس به ابعاد مختلف موضوع مدیریت، فرهنگ، مدیریت جامع فرهنگ، رابطه فرهنگ با سایر مقولات و مدیریت پذیری فرهنگ به صورتی بسیار اجمالی پرداختیم؛ و اینک در مقاله سیزدهم به بررسی این سوال می پردازیم، که علیرغم مدیریت پذیر بودن مشروط فرهنگ آیا اساساً مداخله نظام در فرهنگ و مدیریت نمودن آن امری پسندیده، معقول و خداپسندانه هست؟

 

در اینجا دو دیدگاه موجود است. دیدگاه اول معتقد به ضرورت عدم دخالت دولت و نظام در موضوعات فرهنگی است؛ و دیدگاه دوم معتقد به ضرورت دخالت دولت و نظام در موضوعات فرهنگی است، لیکن با رعایت شرایط و الزاماتی.

 

برای ادامه بحث ذکر چند نکته ضروری است.

 

یکسان‌سازی فکری بین مردم، محال تکوینی است

وقتی‌ درباره‌ی مغز و فکر و روح و قلب انسان‌ها حرف می‌زنیم با موضوعی بس پیچیده و پر رمز و راز مواجهیم. ما نمی‌توانیم به کسی بگوییم این‌چنین فکر بکن و یا آن‌چنان فکر نکن، چراکه اصلاً این موضوع با فلسفه خلقت متفاوت است. زیرا فرمود: «اگر پروردگارت خواسته بود همه مردم را یك امت كرده بود ولى پیوسته مختلف خواهند بود»[1] و یا در جای دیگر می­فرماید: «آیا آن‌ها كه ایمان آورده‏اند نمى‏دانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به‌اجبار) هدایت مى‏كند (امّا هدایت اجبارى سودى ندارد)!» [2] لذا اگر کسی دنبال یکدست و یکسان فکر کردن مردم باشد، به بیراهه رفته است.

 

وظیفه نظام اسلامی در حوزه فرهنگ چیست؟

از طرف دیگر سوالات دیگری مطرح است:

  • وظیفه نظام اسلامی در مقابل این‌همه تهاجمات به فرهنگ مردم، چیست؟
  • آیا حاکمیت در قبال پیشرفت فرهنگی اجتماعی اقتصادی جامعه مسئولیتی ندارد؟
  • آیا اگر حاکمیت از قدرت خود در جهت پیشرفت جامعه و فرهنگ استفاده نکند در حق مردم جفا نکرده است؟ آیا باید بگذارد انواع مواد مخدر سنتی و صنعتی جوان‌ها را نابود کند؟ آیا باید بگذارد تا انواع فیلم‌های مبتذل و پورنو، روح و ذهن نوجوانان و جوانان این کشور را منهدم نماید؟ و روابط بین خانواده‌ها و زن و شوهرها را از بین ببرد؟ و … .
  • وظیفه نظام اسلامی در این موارد چیست؟ آیا باید این موضوع را رها کند؟

 

رها سازی فرهنگ هرگز

مشخص است که جواب حتماً منفی است. وظیفه نظام مساعد کردن شرایط، زمینه­سازی و ایجاد زیرساخت‌ها جهت رشد و تعالی فرهنگ در جامعه است. نظام باید محیط را آماده بکند و محتوای سالم و مفید به جامعه ارائه کند؛ و ازاینجا به­بعد با مردم است که آزادانه در این محیط سالم فکر بکنند و بدون تحمیل فکری راه را انتخاب بکنند و چون فطرت­ها پاک هستند و محیط هم سالم است، انشاء الله انتخاب‌ها مثبت است. چنانچه فرمود: «اگر پروردگار تو مى‏خواست، تمام كسانى كه روى زمین هستند، همگى به (اجبار) ایمان مى‏آوردند؛ آیا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى كه ایمان بیاورند؟! (ایمان اجبارى چه سودى دارد؟!) * (اما) هیچ‌کس نمى‏تواند ایمان بیاورد، جز به‌فرمان خدا (و توفیق و یارى و هدایت او)! و پلیدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مى‏دهد كه نمى‏اندیشند.» [3]

 

اما در کنار این مطلب باید مراقب باشیم که دچار افراط و تفریط نشویم. بدین معنا که خداوند متعال می­فرماید: «ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آن‌ها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند؛ و آهن را نازل كرديم كه در آن نيروى شديد و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه كسى او و رسولانش را يارى مى‏كند بى‏آنكه او را ببينند؛ خداوند قوی و شكست‏ناپذير است.»[4]

 

باید اراده‌ها را هدایت کنیم

از طرفی هر چه پیش می‌رویم، با توجه به تهاجم فرهنگی وسیعی که علیه ما و همه کشورهای مستقل شروع شده، احساس نیاز به معنویت در درون جامعه بیشتر می­شود؛ اما مصون­سازی و اصلاح جامعه با زور و قدرت امکان­پذیر نیست؛ و هدایت جامعه با نیروی انتظامی و نهادها ممکن نیست؛ چرا که تازه بعداً یکی باید مراقب همان نیروهای کنترلی باشد.

 

بنابراین ما باید اراده‌ها را هدایت کنیم. چنانچه در آیه شریفه فرمود: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»[5] ما راه را به بشر نشان می‌دهیم، انتخاب با خودش است؛ و اگر خدا می‌خواست انسان را مجبور می‌آفرید که گناه نکند.

 

پس اولاً به دلیل اهمیت فرهنگ، دخالت و مدیریت آن ضروری است، ثانیاً در مقابل تهاجم هدفمند، دفاع هدفمند هم لازم است، و ثالثاً دخالت در فرهنگ باید ضابطه‌مند باشد نه افراطی.

 

 

در آخر از همه صاحب نظران و نخبگان عرصه مدیریت و فرهنگ تقاضا می شود تا نقدها و نظرات تکمیلی خود را از طریق سایت www.amaher.ir با نگارنده در میان گذارند.

 

————————————-

[1] قرآن کریم، هود-118

[2] قرآن کریم، رعد-31

[3] قرآن کریم، یونس، 99-100

[4] قران کریم، الحديد،25

[5] قرآن کریم، الإنسان،3

همچنین ببینید

مافیای خودرو - کروز

مستند اختاپوس – مافیای خودرو در ایران

وضعیت امروز صنعت خودرو و اقتصاد و تجارت خودرو در کشور نمونه ای بارز و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *