بر اساس تعاریف رایج، مدیریت فرآیند بهکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی موردقبول صورت میگیرد. (رضائیان, اصول مدیریت, 1391)
و برای مدیریت اجزایی برشمرده اند، مانند موارد زیر:
- هدفگذاری
- برنامهریزی
- سازماندهی
- تصمیمگیری
- هدایت و رهبری
- ارتباطات
- هماهنگی
- کنترل و ارزیابی
در اینجا کنترل (نظارت)، شامل فعل یا افعالی است در مدیریت که تسلط قدرتمندانه دانشی بر کلیه اجزاء موجود در یک سازمان را برای جلوگیری از ایراد و اشکال و خطا و اصلاح نمودن آنها را بر اساس شاخصها اثبات میکند.
با این مقدمه می خواهیم مروری کنیم بر مفاهیم دینی ما در موضوع کنترل، نظارت و مراقبت در سازمان.
خداوند کریم یکی از ارکان مدیریت در نظام هستی را کنترل، نظارت و مراقبت برشمرده است، که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می شود.
مراقبت و نظارت در آیات قرآن
- إِنَّ اللَّهَ كاَنَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا یعنی: زيرا خداوند، مراقب شماست.[1]
- إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً یعنی: همانا خدا مراقب اعمال شما است.[2]
- وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ رَقيباً یعنی: و خدا بر هر چيز مراقب بوده است.[3]
- وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهيداً ما دُمْتُ فيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَني كُنْتَ أَنْتَ الرَّقيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيدٌ
یعنی: و تا در ميان ايشان بودم شاهد اعمالشان بودم پس از اينكه مرا بسوى خود خواندى تو خودت مراقب و شاهد بر آنان بودى و تو بر هر چيز شاهدى.[4]
- ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ
یعنی: هيچ سخنى در فضاى دهان نمىآورد مگر آنكه در همانجا مراقبى آماده است.[5]
- وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ[6]
يكى از مزاياى منحصر بفردى كه فقط در دين اسلام هست ضمانت اجرائى آن است كه بر خلاف ساير قوانين و مقررات دينى و حكومتى ساير ملتها در اسلام بر سه اصل استوار است:
1- اجراى قانون تشويق و تنبيه يا مجازات مجرمين.
2- تربيت و ارشاد و تعليم از كودكى تا پيرى.
3- نظارت همگانى بر يكديگر و نقش مردم در اين امور و اين اصل سوم ويژه اسلام است.[7]
- كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ
اسلام دارای سه ضمانت اجرا يا سه ركن اساسى در حكومت اسلامى هست:
اوّل- ايجاد ايمان و رشد تربيت فطرى و وجدانى انسانها
دوّم- ضمانت اجرايى مكتب اسلام، نظارت همگانى و دادن مسئوليّت به عموم افراد در كار يكديگر است، در كار حكومت نظارت در اجراى كار قانونى با گزينش انسانهاى عالم و پرهيزكارى كه بدون هوى و هوس و بدون روحيه عوامفريبى گردد، بدون حب دنيا و جاه طلبى، امّا با داشتن روحيّه ايثار، شجاعت و فداكارى باشند انجام مىدهد زيرا قرآن مىگويد: كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ (آل عمران-104)
…[8]
- وَ لا تَجَسَّسُوا[9] اين حكم اخلاقى است كه در سورهاى بنام حجرات يعنى همانجايى كه انسانها به زندگى خصوصى و نه اجتماعى مشغولند آمده است … و ربطى به نظارت عمومى كه يكى از اركان ضمانت اجرائى احكام حكومت اسلامى است ندارد زيرا در حكومة اسلامى همه بايستى بر يكديگر و امور اجتماعى و سياسى كشور كه سرنوشت همگان به آنها بستگى دارد نظارت داشته باشند تا خطراتى حيات فرد و جامعه را تهديد نكند زيرا در آيات متعدّد گفته است: كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ (آل عمران/110) [10]
مراقبت و نظارت در سخن معصومین ع
در ادبیات و نیز سیره ائمه معصومین علیهم السلام و پیامبران سلف نیز در باب مراقبت و کنترل و نظارت موارد بسیاری وجود دارد، که در ادامه تعدادی نقل شده است.
- سپس رفتار كارگزاران را بررسى كن، و جاسوسانى راستگو، و وفا پيشه بر آنان بگمار، كه مراقبت و بازرسى پنهانى تو از كار آنان، سبب امانت دارى، و مهربانى با رعيّت خواهد بود.[11]
- و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن، و اگر يكى از آنان دست به خيانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تأييد كرد، به همين مقدار گواهى قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن، و آنچه از اموال كه در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خوار دار، و خيانتكار بشمار، و طوق بد نامى به گردنش بيفكن.[12]
- يكى ديگر از آنها، آگاهى از بودجهاى است كه به منشيان و خزانهداران [كارمندان امور اقتصادى و مالى و دارايى كشور] مىرسد. در اين موارد سستى به خود راه مده و تأخير روا مدار و براى هر يك از اين امور سرپرستى قرار ده تا بر آنها آنچنان نظارت نمايد كه تو آسوده خاطر شوى.[13]
- بنابراين به بازرگانان احترام گذار و راههايشان را ايمن ساز و حقوقشان را محفوظ دار كه آنان مردمى آرام و مسالمت جوىاند كه نه از فتنهگري هايشان هراسى است و نه از توطئه و آشوبشان حذرى. آرزوى آنان اين است كه امنيّت برقرار باشد و سلطان پايدار. پس به كار آنان نظارت كن، خواه در اقامتگاه تو باشند و خواه در شهرهاى ديگر تو.[14]
- و قرار بده براى هر كارى از آنها كسي را كه در آنها نظارت كند از حكمروايانت تا آسوده خاطر باشى[15]
- پس تقواى الهى را پيشه سازيد، خدايى كه در برابر نظارت او هستيد، و مهار زندگى شما در دست قدرت او، و تغييرتان از حالى به حالى به دست نيروى اوست، اگر پنهان كنيد مىداند، و اگر آشكار نماييد ثبت مىكند، نگهبانان با كرامتى را بر شما موكّل كرده كه حقّى را از قلم نمىاندازند، و چيزى را بيهوده ثبت نمىكنند.[16]
- خداوند فرشتهاى بر نماز مىگمارد كه كارى جز (نظارت بر آن) ندارد.[17]
- ابن هرمه ناظر بازار اهواز بود. خيانتى كرد و على «ع» از آن خيانت آگاه گشت، به رفاعة بن شدّاد بجلّى- فرماندار خود در اهواز- چنين نوشت: هنگامى كه نامه مرا خواندى، ابن هرمه را از نظارت بازار بركنار دار، و او را به مردم معرّفى كن، و به زندانش افكن، و رسوايش ساز، و به همه بخشهاى تابع «اهواز» بنويس كه من اين گونه عقوبتى (شديد) براى او معيّن كردهام. مبادا در مجازات او غفلت يا كوتاهى كنى، كه نزد خداوند خوار مىشوى[18]
- سليمان (ع) به جنّيان فرمان داد برايش قصرى از بلور بسازد، و در همان حال كه در ميان قصر به عصاى خود تكيه زده بود و بر اعمال جنّيان نظارت مىفرمود،[19]
- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درباره حسابرسى به خويش كه بر امير لازم است، فرمود: … تا آنجا كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درباره امور قاضيان كه امير بايد بر آنها نظارت داشته باشد، مىفرمايد: در موضوع دادرسى ميان مردم چونان كسى كه آشنا با جايگاه دادرسى در نزد خداست نظارت داشته باش.[20]
مراقبت و نظارت در سخن متخصصان دین
امر به معروف و نهى از منكر نه كار يك نهاد و ستاد فرمايشى است و نه از فرد و گروهى ناآراسته به دانش و عملكرد و انديشه پرجاذبه و شايسته و مترقى- گرچه هدف آنان هم نيك باشد- ساخته است. … چرا كه اين دو اصل مترقى اگر از مسخ و تحريف قدرتها و تاريكانديشىها مصون بمانند در حقيقت ترسيمكننده آزادى بيان و قلم، نقد و انتقاد، دليل خواهى و چون و چرا، نظارت بر روند امور و شئون جامعه و حكومت، و نقد پذير و پاسخگو خواستن صاحبان قدرت و امكانات در برابر مردم است و در همان حال رساترين دليل بر لزوم روزنامهها و مطبوعات آزاد، تريبونها و منبرهاى مستقل، رسانهها و فرستندههاى مردمى، دعوتها و احزاب و گروههاى متنوع و متعدد در قلمرو حق و عدالت است تا بتوانند در پرتو اين اصول مترقى از حقوق و آزادى مردم پاس داشته و ناظر هوشمند و مراقب قانونگرايى و قانونمدارى صاحبان قدرت و تودههاى مردم باشند و در صورت لزوم آنان را امر به معروف و يا نهى از منكر كنند.[21]
امام عصر (عج) در اين زمان در ميان ما حضور دارند و كليه اعمال ما تحت نظارت مستقيم آن حضرت قرار دارد و آن حضرت لحظهاى از احوال شيعيان خود غافل نيست[22]
براى حكومت اسلامى در راه مبارزه با اسراف ميدانى گسترده وجود دارد، و دستگاه حكومت بايد در اين موارد به كار برخيزد: … (4)- نظارت قاطع و دقيق بر توليد، تا توليدكنندگان به هيچ وجه نتوانند از لحاظ كمّى و كيفى توليد را، براى مقاصد سودجويانه خويش كه مضربه حال اجتماع است، مورد سوء استفاده قرار دهند.[23]
——————————-
[1] النساء- 1
[2] ق – 18
[3] احزاب، 52
[4] مائده، 117
[5] ق، 18
[6] العصر، 3
[7] راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن – تهران، چاپ: دوم، 1374ش. ج4 ؛ ص462
[8] راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن – تهران، چاپ: دوم، 1374ش.
[9] حجرات/12
[10] راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن – تهران، چاپ: دوم، 1374ش. ص 83
[11] نهج البلاغة / ترجمه دشتى ؛ ص579
[12] شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة / ترجمه دشتى – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1379ش.
[13] تحف العقول / ترجمه حسن زاده / 237 / فرمان أمير المؤمنين على عليه السلام به مالك اشتر ….. ص : 207
[14] تحف العقول / ترجمه حسن زاده / 233 / فرمان أمير المؤمنين على عليه السلام به مالك اشتر ….. ص : 207
[15] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، كتاب الروضة در مبانى اخلاق ( ترجمه جلد 74 بحار الأنوار) – تهران، چاپ: دوم، 1364ش. ص274
[16] شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة / ترجمه انصاريان – قم، چاپ: اول، 1388 ش.ص173
[17] ابو بصير از امام صادق عليه السّلام؛ ابن بابويه، محمد بن على، پاداش نيكيها و كيفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال – قم، چاپ: اول، 1381ش. ص581
[18] حكيمى، محمدرضا و حكيمى، محمد و حكيمى، على، الحياة / ترجمه احمد آرام – تهران، چاپ: اول، 1380ش. ج6 ؛ ص615
[19] (علل الشرائع) با استناد به ابو بصير از امام باقر (ع) نقل مىكند، جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، قصص الأنبياء ( قصص قرآن – ترجمه قصص الأنبياء جزائرى) – تهران، چاپ: اول، 1381 ش. ص543
[20] ترجمه جامع أحاديث الشيعة / ج30 / 91 / باب 1 ص : 67
[21] ابن نما حلى، جعفر بن محمد، در سوگ امير آزادى ( ترجمه مثير الأحزان ) – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1380 ش. ص 27
[22] جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، قصص الأنبياء ( قصص قرآن – ترجمه قصص الأنبياء جزائرى) – تهران، چاپ: اول، 1381 ش. ص 859
[23] حكيمى، محمدرضا و حكيمى، محمد و حكيمى، على، الحياة / ترجمه احمد آرام – تهران، چاپ: اول، 1380ش. ص 340