انسان دارای دو بعد وجودی است، روح و جسم.
چنانچه خداوند خالق بشر چنین می فرماید: «وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىِّ خَلِقُ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ[1]» ترجمه: «و (به خاطر بياور) هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل خشكيدهاى كه از گل بدبويى گرفته شده، مىآفرينم. هنگامى كه كار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود دميدم، همگى براى او سجده كنيد!»»
لذا در نگاه دینی و اصول گرا، هر مدل و الگویی که در رابطه با انسان صحبت می کند، اگر بخواهد مدلی جامع و مانع باشد، باید به هر دو بُعد انسان، یعنی روح و جسم توجّه نماید.
از طرف دیگر وقتی در نگاه آرمانی مان، صحبت از شهر اسلامی می کنیم؛ یعنی جایی که انسان بر اساس شاخص ها و ملاک های اسلام[2]، دارای راحتی، آزادی و زمینه رشد و تعالی در همه ابعاد انسانی اش باشد؛ و در یک جمله «ایجاد زمینه عبودیت» که رمز خلقت انسان است. چرا که فرمود: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»[3] ترجمه: «من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)»
بنابراین یکی از شاخص های شهر اسلامی آن است که، یک انسان در شهر اسلامی دارای راحتی روح و جسم باشد؛ که به راحتی روح، آرامش و به راحتی جسم، آسایش می گویند.
لذا در طراحی سیستم های مدیریت شهری اسلامی باید به دو مقوله آرامش و آسایش و آن هم با ملاک های اسلامی توجه شود.
[1] قرآن کریم، سوره حجر، آیه 28 و 29
[2] اسلام که دین کامل است، که فرمود: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» (آل عمران : 19)
[3] قرآن کریم، سوره الذاريات، آیه 56