به گزارش رویش نیوز، چندی پیش جمعی از مسئولین و اعضای انجمن اسلامی وزارت اقتصاد و دارایی با حضرت آیت الله جوادی آملی دیدار و گفتگو کردند. وی در این دیدار به تشریح مبانی نظری و عملی اقتصاد مقاومتی پرداختند که مشروح آن از نظرتان می گذرد.
مسئله اقتصاد بعد از اعتقاد جزء مهمترين عناصر استقلال سياسي يك مملكت است وقتي شما عهدهدار دريافت ماليات هستيد اين ماليات بر درآمد است بايد راه درآمد را هم ـ انشاءالله ـ به ملّت بزرگ و بزرگوار ايران اسلامي ارائه كنيد تا در تحصيل درآمد هم تلاش و كوشش بكنند و آنگاه آنها مشتاقانه اين ماليات را بپردازند. سرّ اينكه اقتصاد بعد از اعتقاد سهم تعيين كننده دارد اين است كه مال را ذات اقدس الهي عامل قيام يك ملّت قرار داده است ملّتي ميتواند مقاوم باشد و مقاومت كند كه بتواند بايستد ايستادگي يك عامل قيام ميخواهد همان طوري كه ايستادن يك عامل قيام ميخواهد ايستادگي هم يك عامل قيام ميخواهد الآن كه فرمودند اقتصادِ مقاومتي اين سخني است حق لكن اين دو مطلب بايد كاملاً توضيح داده شود تا فرق اين دو مطلب روشن شود و رسالتي كه براي اعضاي محترم انجمنهاي اسلامي است هم روشن شود.
مطلب اول اينكه كسي ميتواند بايستد كه ستون فقراتش سالم باشد وگرنه بايد به عصا تكيه كند يا بايد بنشيند اگر ستون فقرات كسي سالم نباشد به او ميگويند فقير, فقير يعني فقير نه يعني ندار, آن كه ندار است به او ميگويند فاقد آن كه ستون فقراتش شكسته است به او ميگويند فقير چون كسي كه ستون فقراتش شكسته است قدرت قيام ندارد. اين زمينگير است اين مطلب اول درباره ايستادن فيزيكي. ايستادن متافيزيكي يعني مقاومت هم به اقتصاد وابسته است اگر ستون فقرات ملّتي كه همان مسائل مالي و امكانات مالي آنهاست شكسته بود اين قدرت مقاومت ندارد و از پا در ميآيد هرگز فقير را فقير نگفتند براي اينكه او مال ندارد براي اينكه در صدر اسلام اين همه افراد بيمال بودند كه بدر و احد را اداره كردند فقير را فقير ميگويند براي اينكه ستون فقراتش شكسته است اگر ستون فقرات ملتي كه دين آنهاست آسيب ببيند اين ملّت قدرت مقاومت ندارد يعني اقتصاد مقاومتي كه فرمودند توفيقش نصيب اينها نميشود توفيقش نصيب كساني ميشود كه تكيهگاهي دارند ستوني دارند و ستونشان را با دين حفظ كردند,
بنابراين ما بايد دو كار كنيم يكي اعتقاد را كه آن ستون اصلي است حفظ كنيم يكي اقتصاد را كه يك ستون فرعي است حفظ كنيم. اگر ما ميشنويم فلان كارخانه كارگرها را بيرون كردند بايد راهحل پيدا كنيم يا فلان كارخانه در آستانه تعطيلي است بايد راهحل پيدا كنيم. ما زيارت عاشورا ميخوانيم دعاي كميل ميخوانيم نمازهاي مستحبي ميخوانيم و مانند اينها، اينها همه وظيفه است و ثواب الهي را به همراه دارد اما آنكه مشكل جامعه را حل ميكند آن درايت اقتصادي است اين دعاي كميل را شخص كميل از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) نقل كرد خب كميل از اصحاب خاصّ حضرت بود وجود مبارك حضرت امير كه به خيليها وقت ملاقات خصوصي نميداد دست همين كميل را از مسجد كوفه بيرون برد و آن بيانات نوراني را به كميل آموخت كه «إِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا»[1] تا پايان آن بيانات نوراني و اين دعاي معروف كميل را به او آموخت و آن كميل هم اين دعا را نقل كرد.
بعد از اينكه وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) به مقام خلافت ظاهري رسيدند آن طوري كه در نهجالبلاغه هست منطقهاي است به نام هيت مسئوليت آن منطقه را وجود مبارك حضرت امير به كميل داد امويان ريختند آنجا غارت كردند زدند بردند و كميل نتوانست اداره كند وجود مبارك حضرت امير نامهاي نوشت اين نامه در نامههاي مكتوب نهجالبلاغه است به كميل اعتراض كرد كه من همه امكانات را به تو دادم نتوانستي آنجا را اداره كني[2] خلاصه اعتراض حضرت امير اين است كه بعضيها فقط به درد دعاي كميل ميخورند! اداره مملكت يعني اداره مملكت! اگر ما بشنويم فلان كارخانه كارگرها را بيرون كرده آن با نمازِ زيارت عاشوراي شما حل نميشود حواستان جمع باشد و دامنگيرتان خواهد شد! كسي گرسنه بخوابد، فقير باشد، به زندان برود، هزاران چک برگشتي وجود داشته باشد اينها با دعاي كميل حل نميشود! شما بررسي كنيد ببينيد چندتا چك برگشتي داريد، معلوم ميشود كه اقتصاد و دارايي نتوانست رسالتش را انجام بدهد.
بنابراين مطلب اول اين است كه فقير غير از فاقد است دوم آن است كه اقتصاد مقاومتي يك ستون فقرات ميخواهد و آن دين است برخي از اين جانبازان عزيز نزديك سي سال است كه به عنوان قطع نخاعي در آسايشگاه هستند كه من يك بار رفتم به عيادت اينها بلكه به زيارت اينها بعد آمدم كنار و قدري گريه كردم و بعد ديگر رويم نشد بروم به عيادت اينها! اينها مردان الهياند اينها به مراتب قويتر از شهداي صدر اسلاماند. اين روحيه اين كشور را حفظ ميكند اما مادامي كه ما با عُرضه نه بيراهه رفته باشيم نه راه كسي را بسته باشيم! اما اگر اختلاس و امثال آن پيش بيايد اگر ـ خداي ناكرده ـ فشاري بيايد تحملش سخت است براي اينكه اقتصاد مقاومتي, ستون مقاومت ميخواهد ستون مقاومت هم همان اعتقاد است، وقتي كسي اين فساد را ببيند اين ناهنجاري را ببيند خب تحمل نميكند, بنابراين ما بايد مواظب باشيم كه بعضيها فقط به درد دعاي كميل ميخورند در برابر جنگها و حملهها نميتوانند بايستند ما اگر توانستيم اقتصاد مقاومتي را در كنار اعتقاد پيوند بزنيم راه درآمد را توسعه ميدهيم بعد ماليات ميگيريم حقّ مشروع دولت هم است مردم هم كاملاً جانانه تسليم ميكنند اگر هم يك وقت نبود, همه تحمل ميكنند اما اگر باشد و نابسامان باشد تحملپذير نيست!
…………..
ملت اگر بخواهد اقتصاد مقاومي داشته باشد بايد مالش را به دست عقلا بدهد نه به دست سفيهان خب اگر اين اصول رعايت شد هم درآمد محفوظ است و هم هزينهها متعادل است هم ماليات بر درآمد و اگر ـ خداي ناكرده ـ در اثر امتحانهاي الهي يا علل و عوامل ديگر مقداري مسئله اقتصاد اُفت كرد اين ملت كاملاً تحمل ميكند چون اعتقاد, اصل است بر خلاف بساط كمونيستي كه اقتصاد در رأس است اقتصاد نزد ما مسلمانها در صف دوم است آن اعتقاد است كه اصل است. از صدر اسلام تاكنون هم همين طور بود حالا نيازي به تاريخ گذشته ندارد اين جنگ ده ساله را ـ براي اينكه هشت سال دفاع مقدس بود دو سال جنگ داخلي بود ـ مردم تحمل كردند و اين به سبب اعتقاد بود و اما اگر ـ خداي ناكرده ـ اين اعتقاد آسيب ببيند, ببينند با دين دارد بازي ميشود اگر آدم آن اصل را آن ستون فقرات را از دست داد به آدمِ كمرشكستهاي كه ستون فقراتش را از دست داد با نصيحت نميشود گفت قيام كنيد؛ انسانِ كمرشكسته، با سخنراني بلند نميشود بايد حواسمان جمع باشد!